۱۳۹۲ فروردین ۲۶, دوشنبه

به یاد دو بزرگمرد عرصه روشنگری







بیست و چهارم فروردین چهارمین سالروز درگذشت خردمند بزرگ و گرامی زنده یاد رضا فاضلی بود.
مردی که پس از وقوع قادسیه دوم در ایران همه تلاش خود را نه صرفا در راه مبارزه با رژیم اسلامی بلکه صرف مبارزه با ایدئولوژی بیابانی این رژیم کرد و هیچگاه هم از پرداخت هزینه در این راه نترسید کما اینکه اجرا کنندگان اسلام ناب محمدی به قصد جانش در محل کارش در لندن بمب گذاشتند ولی به جای خودش فرزندش بیژن در آنجا بود و فرزندش را در این راه از دست داد و بر خلاف بسیارانی دیگر نگفت که به عقاید مردم باید احترام گذاشت تا به مانند آنها بخواهد در لوای اینگونه سخنان پوچ و بی ارزش ترس و منفعت طلبی خود را پنهان کند.
 همیشه سخن خود را گفت و با کسی هم رو در واسی نداشت و به مانند بسیارانی دیگر دچار کیش شخصیت هم نشده بود.
فسیل های سیاسی از هر حزب و گروه و دسته هیچگاه با او میانه خوبی نداشتند چون بدون کوچکترین ملاحظه ای همیشه حقیقت را درباره هر شخص زنده و مرده و حزب و گروهی می گفت و اصلا نگران این نبود که آیا فلان فسیل سیاسی از سخنش ناراحت می شود یا نه چون همیشه می گفت من برای نسلی سخن می گویم که بتواند این چیزها را به فرزندان خود یاد بدهد تا شاید با گذر زمان و جابجایی نسلها جامعه ایران به مرور بتواند یک رنسانس فکری را برای نخستین بار در خاورمیانه بیافریند.

بد ندیدم دراینجا چند بخش از سخنان این مرد بزرگ را به صورت صوتی قرار دهم تا یادآوری دوباره ای باشد از یک انسان بزرگ و از جان گذشته در راه میهن :



آخوند خوب آخوند مرده است

برای دانلود برنامه های یک سال پایانی زنده یاد چه به صورت صوتی چه به صورت تصویری به اینجا و همینطور برای دانلود فایلهای صوتی کم حجم از سخنان این مرد بزرگ که به صورت موضوعی دسته بندی به اینجا مراجعه کنید.







بیست و هفتم فروردین ماه نیز سومین سالروز درگذشت یکی از بزرگان فرهنگ و ادب ایران زمین یعنی دکتر شجاع الدین شفا است. مردی که بیش از شش دهه از زندگی خود را در راه فرهنگ ایران و شناساندن فرهنگ ملی ایران به جهانیان و همینطور آشنا کردن جامعه ایران با بزرگان فرهنگ و ادب دنیا گذاشت و حتی تا واپسین ساعات زندگی در آپارتمان کوچک خود در پاریس هنوز قلم در دست داشت و مشغول به پایان رساندن واپسین پژوهش خود بود.
آنگونه که آقای هوشنگ معین زاده به نقل از خود این مرد بزرگ گفته می توان کارنامه او را به سه بخش تقسیم کرد:
نخست دورانی که او آثار سرشناس ادبیات جهان را به زبان پارسی ترجمه کرد و در واقع جامعه ایران را با این آثار آشنا کرد و بی گمان سرشناس ترین ترجمه او هم کمدی الهی اثر دانته است و می توان از دیوان شرقی گوته و اشعار ویکتور هوگو هم نام برد.
دوره دوم ورود این مرد بزرگ به دربار پادشاه درگذشته ایران محمدرضا شاه پهلوی است که در واقع دوره تازه ای را در حکومت پهلوی به دنبال دارد و آن روح ناسیونالیستی که با تبعید رضا شاه بزرگ بسیار کمرنگ شده بود دوباره به دستگاه حکومتی بازگشت و به جایی رسید که به پیشنهاد دکتر شفا جشنهای با شکوه و افتخار آمیز 2500 ساله برگزار شد و آنجا جایی بود که فرهنگ ایران دوباره در دنیا درخشید.
دوره سوم فعالیت های دکتر شفا در دوران پس از قادسیه دوم است که این مرد بزرگ دوباره دست به قلم می برد و نه تنها به مبارزه با رژیم بلکه به مبارزه با ایدئولوژی حاکم می پردازد و کتابهای بی نظیر و بسیار تاثیرگزاری به رشته تحریر درمی آورد و حتی تاثیر کتاب تولدی دیگر او در درون ایران به حدی بود که در درون کشور که اگر این کتاب را در دست کسی می دیدند مجازات سختی در انتظارش بود بر علیهش کتابی دیگر منتشر شد.
من از هر کتاب او که خواندم تنها آموختم . تولدی دیگر - جنایت و مکافات - پس از 1400 سال - در پیکار اهریمن - توضیح المسائل (از کلینی تا خمینی) و... از واژه واژه هرکدام آموختم.
بی گمان کم هستند افرادی که وزارت فرهنگ کشوری مانند فرانسه برای آنان مراسم یادبود برگزار کند و یکی از آنها دکتر شجاع الدین شفا بود که وزیر وقت فرهنگ فرانسه او را سفیر فرهنگ ایران معرفی می کند.




از سایت تولدی دیگر که متعلق به زنده یاد دکتر شفا است نیز بد نیست دوستان دیدن کنند.



یاد این دو بزرگمرد و همه بزرگان عرصه روشنگری در طول این 1400 سال گرامی و راهشان پر رهرو باد.

پیروز باشید . پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی یکپارچه ، آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی

بیست و ششم فروردین 2572