با نزدیک شدن به اسفند ماه و زمان برگزاری انتخابات یا بهتر است بگویم انتصابات حکومتی در جمهوری اسلامی تشکل های اصلاح طلب درون و بیرون از ایران که هنوز به دنبال زنده نگه داشتن جمهوری اسلامی و بازگشت به قانون اساسی و دوران امام راحل خود هستند از شرکت نکردن خود در انتخابات سخن می گویند.
از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تا شورای راه سبز امید و سایر تشکل های اصلاح طلب اسلامگرا هر کدام در بیانیه هایی عدم حمایت خود را از انتخابات جمهوری اسلامی اعلام کرده اند و دلایلی برای این کارشان اعلام کرده اند.
نکته جالب دلایلی است که این تشکل ها و گروه ها برای شرکت نکردن خود بیان کرده اند که هیچکدام ویژه امروز نیست اما گویا این جماعت تازه متوجه آنها شده اند.
از آزاد نبودن انتخابات گفته اند. پرسش من این است که آیا در دستگاه حکومتی که با استناد به قانون اساسی اش چندین و چند نوع تبعیض عقیدتی و جنسیتی وجود دارد اساسا انتخابات می تواند آزاد باشد؟ گمان می کنم این جماعت که برخی از آنها مقیم لندن و پاریس و سایر شهرهای بزرگ جهان هستند و در کشورهایی مدرن و دارای انتخابات آزاد زندگی می کنند هنوز معنای انتخابات آزاد را نمی دانند زیرا زمانی که مخالفین جمهوری اسلامی از آزاد نبودن انتخابات در این نظام سخن می گفتند این جماعت با رگ های گردن ورم کرده از انتخابات این رژیم دفاع می کردند و یا احتمالا امروز روز منظورشان از انتخابات آزاد تنها آزاد بودن خودشان است.
از نظارت استصوابی گفته اند که این هم موضوع تازه ای نیست و مخالفین جمهوری اسلامی از نخستین سالها همیشه آن را گفته اند. حال مشکل این آقایان و چند خانم همراهشان به نظر می رسد این است که تیغ این نظارت اکنون آنها را نیز حذف می کند. جالب این است که این بخش هم مربوط به همان قانون اساسی است که اینان می خواهند بدان بازگردند.
از فیلتر شدن سایت ها سخن گفته اند که این هم موضوع تازه ای نیست. از روز نخستی که اینترنت در ایران به وجود آمد این موضوع فیلترینگ بوده و سایت ها و وبلاگهای مخالفین فیلتر شده اما موضوع این است که امروز روز دیگر سایت های این معتقدان به جمهوری اسلامی نیز فیلتر شده است و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دقیقا در بیانیه اش همین را می گوید و از فیلتر شدن سایت های اصلاح طلب شکایت می کند و نه از ذات فیلترینگ و سانسور اینترنت.
از زندانیان سیاسی سخن گفته اند که بازهم این ویژه امروز نیست. از روز نخست جمهوری اسلامی به مانند هر حکومت ایدئولوژیک دیگری زندانیان عقیدتی و سیاسی داشته اما گرفتاری این جماعت این است که در دو سال گذشته احزاب و گروه ها و دوستان خودشان گرفتار زندان شده اند و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم از اصلاح طلبان زندانی سخن می گوید و نه به عنوان نمونه جوانی مانند ابوالفضل عابدینی و یا بسیاری افراد دیگر که با کلیت این جمهوری پر برکت مخالفت دارند.
موضوع دیگر که در بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب مشاهده شد و بسیار برای من مهم بود هندوانه ای بود که در این بیانیه زیر بغل خاتمی و رفسنجانی گذاشته شد و در واقع مهم بودنش از این منظر بود که نشان داد این دست اظهار نظرهایی که می گویند رفسنجانی و خاتمی دیگر امروز ارتباطی با اصلاح طلبان ندارند و تنها سخنان خود را می گویند چندان اعتباری ندارد و بند ناف اصلاح طلبان هنوز به این دو وصل است.
در پایان باید بگویم این بیانیه برای شرکت نکردن در انتخابات امروز که دیگر این جریان جزو خودی های جمهوری اسلامی نیست و از قدرت کنار انداخته شده و همینطور مردم نیز آنچنان تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند ارزشی ندارد. زمانی ارزش داشت که این جماعت خودشان در آستانه رسیدن به قدرت بودند. آن زمان اگر از نبود انتخابات آزاد و شورای نگهبان سخن می گفتند بسیار ارزشمند بود اما چیزی نگفتند چون خودشان در نزدیکی قدرت بودند و مهم نبود که انتخابات آزاد است یا آزاد نیست و مهم نبود زندانی سیاسی داریم یا نداریم و مهم نبود سانسور و فیلترینگ داریم یا نداریم. مهم خودشان بودند و امروز هم مهم خودشان هستند.
پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی آزاد و آباد و به امید آگاهی ایرانی
دوستان لطف کنید این مطلب را به بالاترین بفرستید:
پاسخحذفhttp://img580.imageshack.us/img580/9315/img4119y.jpg
-------------
سه اسطوره بزرگ ايراني که در خانه هاي همه مسيحيان جهان حضور دارند و مايه سرفرازي ايرانيان هستند!
اين مطلب از طرف يک دانشجوي ايراني کارشناسي ارشد در کشور زيبا و بي نظير سوئد تقديم شما مي شود. عکسي که مشاهده مي کنيد را از منزل صاحبخانه سوئدي خودم گرفتم که در آستانه کريسمس اين عيد بزرگ مسيحي را در منزل خود با تزئينات خاصي جشن گرفته است. او با اشتياق تمام سه نفري را که در سمت راست مشاهده مي کنيد و لباس سفيد بر تن و هدايايي در دست دارند را به من نشان مي دهد و مي گويد اين سه مرد ايراني اولين کساني هستند که به مسيح ايمان آوردند و هنگام تولد وی هدايايي پيشکش او کردند! باور کنيد اين حرف در زمانه اي که همه راديوها و تلويزيون هاي جهان پر از اخبار بد درباره ايران و حکومتش است، مرا به تفکر عميق فرو مي برد که ما مردم ايران به واسطه گذشته خود چه پتانسيل هاي بزرگي در برقراري رابطه خوب با همه دنيا داريم و آنها را فراموش کرده ايم، و به واسطه عملکرد ناشايست و ضد ملی حکومت جمهوری اسلامي، به جاي اينکه از مردم ايران در دنيا به نيکي ياد شود همه جا پر از سخن هاي بد و ناروا نسبت به ماست. به صاحبخانه سوئدي مي گويم که ما ايرانيان به مسيح احترام فراوان مي گذاريم و حتي در ادبيات کهن خودمان شاعران بزرگي داريم که همگي از مسيح به بزرگي ياد کرده اند و شعر: "مژده اي دل که مسيحا نفسي مي آيد" از حافظ را برايش مثال مي آورم! او در نهايت مي گويد ايرانيان مردم قابل احترامي هستند چون بعد از حوادث 11 سپتامبر همانند برخي کشورهاي عربي به خيابان نريختند که از مرگ ديگران شادماني کنند! اين مرد 55 ساله سوئدي، همه سياستمداران ايران نظير پهلوي ها، رفسنجاني، خاتمي و ... را به خوبي مي شناسد! حتي باور کنيد اولين بار من از اين صاحبخانه سوئدي فهميدم که نام اصلي فرح پهلوي همسر شاه سابق، فرح ديبا است! اينها همه را می گويم تا نشان دهم که چقدر ما بايد در رفتار خودمان در درون و بيرون کشورمان مراقب باشيم، چون همه مردم دنيا با رسانه ها و مطبوعات و اينترنت، يکديگر را زير نظر دارند و حرکت هاي خوب يا زشت همديگر را به خاطر مي سپارند. به عنوان مثال اين حرکت ضد ملی اخير حکومت خودکامه در حمله به سفارت انگلستان با نام دانشجو هم تنها و تنها آبرو و حيثيت ما دانشجويان خارج از کشور را برده و روز نيست که ما مجبوريم براي دوستانمان توضيح دهيم که اين وحشي گري ها ربطي به دانشجويان ايراني ندارد و از طرف خود حکومت برنامه ريزي مي شود... باری، بياييد به دوران باشکوه و پر از افتخار ايرانی خودمان برگرديم! ارزش ما بيش از اين حرفاست! به خودمان بياييم! لعنت خداوند بر آنهايي که ما را با مردم دنيا دشمن کردند! نگذاريم مشتي بي فرهنگ و بي شرم و بي حيا، نام نيک ايران ما را در جهان از بين ببرند و ما را مضحکه عام و خاص نمايند. دست از خودزني هاي سياسي و مذهبي هم برداريم! همه جا مردم آرام و خون گرم و خوش برخورد و با صفا باشيم و به جامعه جهاني بپيونديم و سعي کنيم همه جا نام نيک از ايرانيان به جاي بگذاريم که مثل اين سه مرد ايراني پر افتخار تا هزاران سال بعد جاودان در يادها و ذهن هاي مردم کشورهاي ديگر باقي بمانيم.