در سی و سومین سالروز آغاز نکبت و سیاهی و خونریزی در سرزمینمان هستیم و بی گمان یکی از مهمترین دلایل واقعه سیاهی با نام انقلاب اسلامی در سرزمینمان فقر روشنفکری جامعه ایران است و من در دو نوشته این موضوع را شرح خواهم داد. نخست باید بدانیم که روشنفکر کیست و و چه ویژگی هایی دارد و این نوشته را به پاسخ این پرسش اختصاص می دهم.
نظریه پردازان و آگاهان جامعه شناسی و سایر علوم انسانی در تعریف روشنفکر تا به حال به اتفاق نظر نرسیده اند و نتوانسته اند یک تعریف واحد از روشنفکری و روشفکری ارائه دهند اما از سویی به اشتراکات بسیاری که در تعریف یک روشنفکر جای می گیرد رسیده اند.
نخستین و پایه ای ترین ویژگی یک روشنفکر این است که با خرد و اندیشه کار دارد و نه با تعصب و ایدئولوژی و به دلیل همین ویژگی پایه ای است که واژه ای به نام روشنفکر دینی یک تضاد بزرگ در درون خود دارد زیرا پایه دین احساس و ایمان و تعصب است و این سبب می شود که فرد در برخی مسائل که در دوراهی دین و اندیشه قرار می گیرد نتواند به سوی خرد و اندیشه برود. اگر هم کسی ادعا کرد که دین برای او چنین مشکلی به وجود نمی آورد (کاری ندارم که این ادعا تا چه میزان عملی است) پس اصلا نیازی به آن پسوند دینی نیست چون او هم به مانند سایر روشنفکران با اندیشه و خرد سر و کار دارد و هر موضوعی را از این دریچه می بیند. لازم به ذکر است که این ویژگی تنها درباره دین نیست. هر ایئولوژی و مکتب فکری دیگر نیز چنین ویژگی را دارد.
همین ویژگی پایه ای یک روشنفکر دو معنای دیگر را نیز می رساند.
نخست اینکه یک روشنفکر هیچگاه با احساسات عمل نمی کند و همیشه از روی منطق و اندیشه عمل می کند یعنی تنها بدین دلیل که مثلا عامه مردم کاری را می کنند یا به چیزی باور دارند که با منطق سازگار نیست او برای عقب نیفتادن از سایرین یا متهم نشدن از سوی سایرین آنها را همراهی نمی کند و دوم اینکه روشنفکر به منافع کشور و جامعه فکر می کند و نه منافع فردی و ایدئولوژیک بدان معنا که روشنفکر هر سخنی که می گوید و هر عملی که می کند برای اعتلای جامعه است و نه معرفی ایدئولوژی خود.
ویژگی دیگر روشنفکر شناخت از جامعه و دردهای فرهنگی آن جامعه است که باید در جهت درمان آن دردها تلاش کند نه اینکه خودش به آن دردها دامن بزند و همینطور شناختش از جامعه سبب می شود که چند گام از جامعه جلوتر باشد و اگر جامعه را در حال سقوط دید باید هشدار لازم را بدهد.
نکته دیگر درباره روشنفکر ساده گویی و در کنار آن صراحت کلام اوست بدان معنا که چون یک روشنفکر برای توده مردم می نویسد و سخن می گوید باید به زبان ساده و به زبان مردم سخن بگوید تا برای همگان قابل درک باشد نه اینکه با سخنان قلمبه سلمبه گفتار خود را پیچیده و غیر قابل درک کند تا مثلا به همه بفهماند که بیش از سایرین می داند. درباره صراحت کلام نیز یک روشنفکر واقعی نباید در لفافه سخن بگوید بلکه نیاز است که مستقیم و بی پرده سخن بگوید.
واپسین ویژگی که در این نوشته درباره یک روشنفکر بدان اشاره می کنم موضوع مهمی به نام مسئولیت پذیری است یعنی یک روشنفکر هم مسئولیت خود را در قبال آینده جامعه باید بداند و اگر سخنی می گوید یا عملی می کند آگاهانه باشد و هم این مسئولیت پذیری را درباره سخن یا عملی که در گذشته گفته و انجام داده و از چیزی حمایت کرده که نباید و یا بر عکس از چیزی باید حمایت می کرده که نکرده داشته باشد. این ویژگی سبب می شود که یک روشنفکر از اعتراف به اشتباه شرم نداشته باشد و با افتخار این کار را بکند.
پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی آزاد و آباد و به امید آگاهی ایرانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :
1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.
پیروز باشید. پاینده ایران