۱۳۹۱ تیر ۱۴, چهارشنبه

ائتلاف امروز بر علیه شاهزاده همان ائتلاف دیروز بر علیه محمدرضا شاه است


هیچ روزی نیست که در اینترنت گشتی بزنم و نوشته هایی بر علیه شاهزاده رضا پهلوی را نبینم. از هر گروه و دسته سیاسی چنین نوشته هایی منتشر می شود. از اسلامیست ها تا چپ ها و مصدقی ها و جالب است که موارد مطرح شده در این نوشته ها مرتب تکرار و تکرار و تکرار می شود. کمتر نوشته ای می توان در میان این دست نوشته ها دید که انتقادی مستند و منطقی در آن مطرح شده باشد اما گویا مهم اصل ائتلاف است.
گروه ها و دسته های سیاسی خواسته یا نا خواسته با یکدیگر هم پیمان شده اند تا او را لجن مال کنند و در راه ترور شخصیتش گام بردارند. راه و روشی که الگوبرداری شده از اسلامیون و توده ایها به ویژه در دو دهه پایانی حکومت پهلوی است که با استفاده از موتورهای تبلیغاتی خود حکومت پهلوی و شخص شاه و سایر دست اندرکاران حکومتی را و حتی بسیاری از آنها را که در کارنامه شان تنها و تنها گام برداشتن در راه میهن یود با دروغها و استفاده از احساسات دور از منطق جامعه ترور شخصیت می کردند. جلال آل احمد استاد بلامنازع این کار بود که بسیاری از این دروغها مانند قتل صمد بهرنگی به دست حکومت او ساخته شده بود. آنها حتی به دوستان سابق خود نیز رحم نمی کردند و به محض آنکه از گروه یا حزب جدا می شدند کار ترور شخصیت او را آغاز می کردند که بهترین نمونه های آن زنده یادان خلیل ملکی و پرویز نیکخواه بودند و امروز هم ائتلافیون حتی به همفکران سابق خود رحم نمی کنند و به محض آنکه یکی از آنها از یک یا چند حرکت رضا پهلوی دفاع کند کار ترور شخصیت او با جدیت انجام می شود. نمونه این موضوع را در یکی دو ماه گذشته درباره دکتر اسماعیل نوری علا دیدیم.
گروه های چپ دیگر مانند فدائیان و مجاهدین نیز بسیاری از اعضای نا راضی خود را به قتل می رساندند و به گردن حکومت می انداختند.
در واقع ائتلافی میان این به اصطلاح سیاسیون شکل گرفته بود که همه با هم باید تا جایی که می توانند بر علیه حکومت پهلوی عمل کنند و هیچ حد و مرز انسانی و وجدانی و اخلاقی هم در این عملکرد ائتلافی وجود نداشت و مهم نبود که بر میهن و ملت چه می آید. تنها و تنها مهم عملکرد بر ضد حکومت پهلوی بود.
امروز هم اکثریت آن جماعت هنوز در همان راه گام برمی دارند و این بار به جای حکومت پهلوی یگانه هدفشان چیزی جز تخریب شاهزاده رضا پهلوی نیست و آن ائتلاف دیروز دوباره شکل گرفته و هرچه شاهزاده بیشتر جلو می آید همبستگی ائتلافیون نیز بر ترور شخصیتی او بیشتر می شود و هرچه او فعال تر می شود بیشتر بر علیهش نوشته می شود و در تلویزیون ها سخن گفته می شود و به مانند ائتلافیون سابق هیچ حد و مرز انسانی و وجدانی و اخلاقی در این ترور شخصیت قائل نیستند.
 از پسمانده های جمهموری پربرکت تا چپ ها و کسانیکه خود را مصدقی می نامند و پشت قاب عکس این سیاستمدار به راستی بی دستاورد تاریخ معاصر سنگر می گیرند گویا همگی یک هدف بیشتر ندارند و آن در این خلاصه می شود که : ((رضا پهلوی باید زمین بخورد و لا غیر)) آن هم درست در شرایطی که او می کوشد تا یک ائتلاف و همبستگی بر علیه این جمهوری پر برکت شکل بگیرد.
مطمئنا با سابقه ای که از این جمهوری پربرکت سراغ داریم گروهی از سوی حکومت مامور هستند تا او را تخریب کنند ولی باقی افراد و گروه ها چرا در این ائتلاف همکاری می کنند؟ می توان آنها را دو بخش کرد.
بخش نخست که سنی از آنها گذشته و مغزشان در گذشته یخ زده و بسیار ایدئولوگ هستند و ریشه همه چیز را در 28 امرداد می بینند که من با افتخار این پیر و پاتال ها را فسیل های سیاسی می نامم که دستاوردشان همین انقلاب نکبت بار بوده و مغز یخ زده شان هنوز به آنها کمک نکرده که درک کنند چه بلایی را به جان ایران و ایرانی انداخته اند و هنوز بر حماقت های گذشته خود پافشاری می کنند و هنوز همان نگاه ایدئولوگ خود را دارند و همه چیز را از میهن و ملت گرفته تا فرهنگ در راه ایدئولوژی و دیدگاه خود می خواهند غافل از اینکه آنها نیز در تک تک جان های گرفته شده و زیان های رسیده به میهن و ملت در این سی و چند سال شریک هستند و سهم دارند.
بخش دوم اما فرآورده های فرهنگ مرشد و مرید پروری هستند. بسیاری مرید یک سیاستمدار زنده یا مرده یا یک برنامه ساز تلویزیون یا یک نویسنده شده اند و انسان مرید چون به مانند یک مومن دینی از خود اندیشه مستقلی ندارد اندیشه های مرشدش در ذهن او کپی پیست شده و او هم همان سخنان را به مانند طوطی تکرار می کند.
جالب این است که بسیاری از این گروه دوم که خودشان در واقع در پیله ایمان به یک فرد یا گروه گرفتار شده اند دیگران را به این موضوع متهم می کنند.


پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی

14 تیر 2571

۲ نظر:

  1. تنها ایراد این جماعت انقلابی این است که عمر طولانی دارند. جداً چرا اینها نمی‌میرند؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خب دوست خوبم سردسیر عزیز اینها که کار نمیکنن تو زندگیشون. تو امریکا و اروپا نشستن و پول میگیرن زندگی میکنن.
      حالا میگن شاه و رضا پهلوی کار نمیکنن. تا جایی که من خوندم و دیدم شاه تقریبا هر روز تو دفترش نشست و جلسه داشت و مشغله فکری داشت و از فکرش استفاده میکرد. رضا پهلوی هم که همش در جنب و جوشه.
      نکته دیگه هم اینه که بیشترشون هیچ دغدغه ای ندارن.

      حذف

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران