۱۳۹۱ مهر ۱۷, دوشنبه

آقای نوری علا لطفا در لفافه سخن نگویید



آدینه ای که گذشت بازهم شاهد به مانند هر هفته شاهد انتشار مقاله ای از دکتر اسماعیل نوری علا به نام سلطنت علیه پادشاهی؟ بودیم.
مقاله ایشان در ظاهر با تعریف از ویژگی های شخصیتی شاهزاده رضا پهلوی آغاز می شود به گونه ای که ایشان مقاله را اینچنین آغاز می کند:

چند هفته ای ست شاهد آنيم که شاهزاده رضا پهلوی، بعنوان يک شهروند ايرانی و نه يک مدعی تاج و تخت پدران اش، با تشخيص موقعيت حساس و خطرناک وطن اش، پا به ميدان نهاده و همگان را دعوت به ائتلافی در راستای ايجاد تشکلی در برابر حکومت اسلامی کرده است. نفس اين اقدام، با وجود همهء ايرادها و مشکلاتی که پيش از اين به تفصيل از آنها ياد کرده ام(1)، کاری مهم و قابل تقدير است و، در عين حال، نوع برخورد آقای پهلوی با انتقادات وارده بر نحوهء اجرای کار هم اين احتمال را تقويت کرده است که مشکلات و ايرادات مزبور رفع نشدنی نيستند؛

این در حالی است که ایشان دقیقا سه هفته پیش از این مقاله در مقاله دیگری به نام گل های اپوزیسیون انحلال طلب به دروازه خودی!  در واکنش به امضای سه عضو خانواده پهلوی از جمله شاهزاده رضا پهلوی بر پای منشور پیشنهادی کمیته موقت اینچنین نوشتند:


چطور شد؟ کسی که هميشه می گفت آن بالا نشسته و فراگروهی عمل کرده و از همهء فعاليت های اپوزيسيونی حمايت می کند حالا با چند تا جوان از ايران آمدهء ناشناس و چند اصلاح طلب و چند تا ديپلمات از حکومت بريده همراه شده و 240 مين نفری محسوب می شود که به اين جريان پيوسته و می خواهد راه را برای تشکيل شورای ملی هموار کند؟

حال شایسته است که این چطور شد از خود دکتر نوری علا پرسیده شود و اصولا پیرامون این تغییر مواضع همیشگی و گاهی حتی هفتگی و ماهانه ایشان پرسیده شود. هر فردی با اندک دانشی در زبان و ادبیات پارسی می تواند تضاد و تناقض این دو نوشته را تشخیص دهد. البته بعید نیست به یکباره ایشان بیایند و به مانند مفسران قرآن و متون مذهبی تفسیری صد در صد متناقض با اصل یک نوشته را ارائه دهند اما بهتر است ایشان پاسخ بگویند.
اما هدف من از آوردن این دو بخش از این دو مقاله این بود که نشان بدهم ایشان بر خلاف ادعایی که در ابتدای مقاله سلطنت علیه پادشاهی می کنند حداقل بر طبق ادعایی که در گذشته کردند و تا به حال هم تکذیب نشده باوری به درستی این گام شاهزاده ندارند اما با تعریف و تمجید از شاهزاده در ابتدای مقاله در واقع خواننده را برای سخن اصلی خود آماده می کنند.
هدف ایشان در واقع نه دفاع از شاهزاده و نظام مشروطه به عنوان یک گزینه دموکراتیک و ملی برای آینده ایران بلکه اتهامات بی اساس و بی سند به شورای ملی ای است که هنوز هم تشکیل نشده و ایشان سخن اصلی خود را در دو فراز از این مقاله مطرح می کنند. ابتدا در پاراگراف نخست و پس از تعریف و تمجید از شاهزاده نوشته اند:


جز البته ارتباط برخی از نيروهای مشکوک وابسته به داخل کشور يا بيگانه و يا تجزيه طلب با کميتهء موقتی که می خواهد برای ايجاد «شورای ملی» اقدام کند و متآسفانه هنوز نقشهء راهی ندارد. 

من به هیچ بخشی از این جمله آقای نوری علا کاری ندارم ولی تنها یک نکته کمدی را یادآور می شوم.
نکته کمدی در این بخش از نوشته ایشان متهم کردن گروه هایی از کمیته موقت به تجزیه طلبی است. قصد من به هیچ وجه دفاع از هیچ گروهی نیست اما زدن اتهام تجزیه طلبی به دیگران (حتی اگر حقیقت داشته باشد) از سوی آقای نوری علا بسیار کمدی است و هر کسی اگر این نوشته نخستین نوشته ای باشد که از ایشان می خواند خیال می کند نویسنده اش یک ایرانی میهن پرست و باورمند به یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران است و انگار نه انگار که ایشان خودشان کسی بودند و هستند که سالها مشغول جا اندازی واژگان و مباحث فاجعه باری مانند فدرالیسم و اطلاق ملیت به اقوام ایرانی هستند و فاجعه ای ملی به نام فدرالیسم را که پیش زمینه تکه پاره شدن ایران است همراه و همگام با با گروه ها و احزاب تجزیه طلب به دروغ به عنوان پیش شرط دموکراسی معرفی می کند. حال به ارتباطات ایشان با احزاب و گروه های قومی و محلی تجزیه طلب داشته ندارم ولی حداقل از دید من ایشان با آن دیدگاه های درخشان خود در جایگاهی نیستند که هیچ فردی را متهم به تجزیه طلبی کنند.

آقای نوری علا در بخشهای پایانی نوشته خود نیز اینچنین نوشته اند:


در اين ميان، ايجاد «شورای ملی»، که با نام شاهزاده رضا پهلوی همراه شده و امضای ايشان و خانواده شان را بعنوان «هواخواه» با خود دارد، و نيز رخنهء اينگونه عناصر سلطنت طلب در آن، موجب شده که اکنون شاهد آن باشيم که سلطنت طلبان دو آتشه، از اين تريبون نيز به جان جمهوريخواهان که هيچ، به جان پادشاهی خواهان نيز افتاده و آنها را به خيانت و خباثت متهم کنند.


این دقیقا همان مضمونی است که همان پیر و پاتال ها و فسیل های مغز یخ زده چپ و مصدقی که عمدتا سنشان از شصت سال بیشتر است مرتب تکرار می کنند و کمیته موقت و امضا کنندگاتن را مشتی سلطنت طلب معرفی می کنند و دکتر نوری علا با کپی پیست گفته ها و نوشته های کسانی که همیشه خود را از آنها بالاتر و بهتر و امروزی تر می دانسته خود را هم رده همان افراد قرار داده است.
برای شخصی که خود را یک نظریه پرداز و روشنفکر می داند به هیچ وجه شایسته نیست دیدگاه های خود را در لفافه و زیر تعریف و تمجیدهای دروغین و پوچ خود بیان کند و این یک بی اخلاقی بزرگ است و این از تراژدی های جامعه ایران است که روشنفکرانش به جای آنکه به زدودن آلودگی های اخلاقی جامعه خود کمک کنند خودشان مروج همان بی اخلاقی ها باشند.

پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی یکپارچه ، آباد و آزاد


هفدهم مهر 2571 

۱۳ نظر:

  1. درود کاوه نازنین
    یکـجور تضاد و تناقض در میان بیشتر (اگر نگم هـمه) هواداران جـمهوری وجود دارد که از گفتار بیشتر آنها نمایان هست... زرنگترهاشون هم این تضاد رو در عملکردشون نشون میدند که اسباب بی اعتمادی هست به تمامی ادعاها و تزهاشون :)

    پاینده باشی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود ترنم جان

      همه اینها در یک چیز خلاصه میشه متاسفانه. برای بسیاری از کسانی که خود را فعال و کنشگر سیاسی میدونن خواست ها و منافع شخصی و گروهی و ایدئولوژیک بر منافع ملی و میهنی برتری داره و همین سبب اینگونه سخنان متناقض از جانب این افراد میشه.

      پیروز باشی

      حذف
    2. اشاره بسیار بجا و درستی بود. منافع گروهی و ایدئولوژیکی همین افراد باعث شد که کشور به این رو بیافتد و الان هم همان منافع گروهی و ایدئولوژیکی دارند ایران رو به سمت تـجزیه می برند.. و البته که وقتی هم اون روز رسید هـمه گناهکار و مقصر هستند بـجز هـمین آقایان!!

      کسانیکه بـعد از سی و سه سال هـنوز شـهامت اعتراف به خطاهای خط فکری خودشون رو نداشته اند ایکاش بـجای یکروز به میخ و یک روز به نعل زدن؛ دهانشون رو می بستند و بیشتر از این به شـعور دیگران تـوهین نمی کردند.

      حذف
    3. اعتراف کردن پیشکش باشه. دارن همون گندی رو که زدن و این خاک عزیز رو قرنها به عقب برگردوندن دوباره به گونه ای دیگه تکرار میکنن و این بار زیر نام پر زرق و برق دموکراسی همه این راه ها رو میرن.

      حذف
  2. راستی.. در گروه "دنباله" تـوی فیس بوک هم در رابطه با پاسخ تـو به نوشته نوری اعلا گـفتگوی جالبی درگرفـته است! بـیشتر دیدگاه هایی که من دیدم در تایید پـاسخ شما بـود البته

    پاینده باشی

    پاسخحذف
  3. درود به میهن پرست نازنین
    کاوه جان تا پای شکسته ات وبال گردنته از فـکر سالمت استفاده کن و یک نوشته تازه بـفرست که ما هم سودی ببریم ؛)
    (اسمایلی ِ"هرکی به فکر خویشه")
    پاینده بمانی
    تـرنـم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود ترنم نازنین

      راستش من مانند برخی از این عقب مانده های فکری نیستم که زمانی هم که جرقه ای در ذهنم نخورده و چیزی برای نوشتن حتما بنویسم. نوشتن برای شخص من نیاز به این داره که درباره موضوعی جرقه ای در ذهنم بخوره و زمانیکه این اتفاق نیفتاده چیزی برای نوشتن ندارم.

      شاد باشی عزیزم. پاینده ایران

      حذف
    2. کاوه جان درود

      برام جالب بود که نظرت رو در رابطه با داستان تازه ای که در رابطه با دکتر میرفطروس براه افتاده بـدونم... هادی خرسندی و یکنفر دیگر از شیعیان ِ دکتر مصدق که الان اسمش در ذهنم نیست در رابطه با کتاب تازه دکتر میرفطروس چیزهایی نوشته اند!! بـوی سـوختن باز بـلند شده ؛)

      حذف
    3. درود ترنم جان

      اتفاقا امروز صبح هم یکی از دوستان از من خواست که چند خطی درباره مورخ ارزشمند و پژوهشگر بزرگمان علی میرفطروس و حملات سازمان یافته ای که به ایشان شده بنویسم و حتما در یکی دو روز آینده نوشته ای در این رابطه منتشر خواهم کرد چون نوشتن را در این باره آغاز کردم. نمیدونم منظورت از آن فرد دیگر محمد امینی است یا محمدعلی مهرآسا ولی به هر حال خواهم نوشت. مطمئن باش.

      پاینده باشی

      حذف
    4. کاوه جان درود
      من اشاره ام به مهرآسا بود اما امروز نوشته محمد امینی رو هم خـواندم... در هر حال که منتظرم بی صبرانه

      پاینده باشی

      حذف
  4. چـاق سلامتی یادم رفت.. کیفین یاخچیدی؟

    پاسخحذف
  5. کاوه جان میخواستم از شما خواهش کنم که لطفا دوباره به سایت آزاد‌گی برگردید.. بعد از این غیبت طولانی‌ دیگه وقتش رسیده که شما و بقیه دوستان برگردید (اگر شما بازگردید باقی‌ دوستان هم باز خواهند گشت) ..من هر روز به امید بازگشت شما و بقیه دوستان، به سایت آزاد‌گی سر می‌‌زنم... باید اعتراف کنم بدون حضور شما و بقیه کاربران فعال و قدیمی‌ سایت آن سایت هیچ ارزشی ندارد.. من پیشنهاد می‌کنم فقط برای یک مدت محدود - آزمایشی - فعالیت کنید و اگر این بار اوضاع مورد رضایتتون بود به فعالیت ادامه بدید ..به امید دیدار در آزاد‌گی..سایت خودتون.. مطمئن باشید بازگشت شما و بقیه دوستان خیلی‌ها مثل من رو خوشحال خواهد کرد



    بابک

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بابک عزیز

      سپاسگزارم از لطفت دوست عزیزم و دستت را صمیمانه می فشارم و افتخار میکنم که دوستانی مانند تو دارم. این نه یک تعارف بلکه یک واقعیته برای من.
      بابک جان من از سوی شخص خودم میتونم سخن بگم نه سایر دوستانم. من شخصا فعالیتم را قطع نکردم که دنبال من بیان یا شما دوست عزیز یا دوستان دیگرم من رو شرمنده کنید و ازم خواهش کنید. من فعالیتم رو قطع کردم چون می دیدم که سایت با مدیریت ادمین خوشمزش داره به چه سمتی میره دوست عزیزم. اینجا هم جای بحثش نیست که کامل توضیح بدم دربارش.
      بابک جان اعتماد که از بین بره به این سادگی ها برنمیگرده و من هم به مانند هر انسانی برای خودم اصولی دارم که اونها نه قابل چشم پوشی هستن و نه قابل انعطاف و این اصول متاسفانه با فعالیت من در سایت با شرایط فعلی همخوانی نداره.
      امیدوارم دلخوری و گله ای از من نداشته باشی دوست خوبم.

      شاد باشی

      حذف

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران