۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

رابطه محبت آمیز میان حسین بن علی و ایرانیان.!!!




این روزها روزهایی است که شیعیان برای مردن یک عرب و همراهانش در 1400 سال پیش که تلاش کرد به قدرت برسد ولی نتوانست بر سر و سینه می کوبند.
نمی دانم که آیا شیعیان ایرانی که بخش عمده شیعیان را تشکیل می دهند اصولا می دانند که این شخص یعنی حسین بن علی و برادرش حسن چه جنایاتی در سرزمینشان کرده؟ طبیعتا شماری از آنها این جملات و روایات تاریخی به گوششان خورده ولی زمانی هم که اسناد تاریخی و حتی تایید یکی از تاثیرگذارترین آخوندهای شیعه یعنی شیخ عباس قمی در نفرت حسین از ایرانیان را نشانشان می دهی راحت رد می کنند. البته لازم به ذکر است که این ویژه تشیع و شیعیان نیست .

 اصولا هر انسانی که دین یا ایدئولوژی اندیشه اش را تسخیر کرده باشد همینگونه است زیرا دین و ایدئولوژی یک پرده سیاه و ضخیم در برابر اندیشه و خرد آدمی می کشند و همه چیز به جای اندیشه و خرد با معیار ایمان سنجیده می شود حتی اگر در ظاهر چیز دیگری بگویند.
بر خلاف تصور گروهی مشکل این نیست که حسین و هر عرب دیگری این جنایات را در ایران انجام داده بلکه مشکل آن ایرانی نا آگاهی است که از او دفاع می کند و خودش را برای او پاره می کند وگرنه جنایتکاران داخلی و خارجی بسیاری در ایران زمین بوده اند ولی هیچکدام ستایش نمی شوند. مثلا اسکندر یا چنگیز خان مغول یا سربازان و سرداران آنها  ستایش نمی شوند و برای مردنشان هم اشک نمی ریزند.

برای آگاهی از لطف بیکران سید الشهدا در گام نخست کافی است نوشته زیر را نگاهی بیندازیم :


در برگ 303 کناب فتوح البلدان بلاذری صراحتا به حضور حسن و حسین در سرکوبی مردم تبرستان در سال سی هجری اشاره شده است. همینطور در برگ 183 از جلد نخست و برگ 20 از جلد دوم کتاب زندگانی امام حسین نوشته زین العابدین رهنما (که اتفاقا از شیعیان دو آتشه است و کتابش هم در همین جمهوری پر برکت چاپ شده) و در کنار آن در برگ 25 از پژوهش اسلام شناس آلمانی کورت فیشلر با نام امام حسین و ایران با ترجمه ذبیح الله منصوری نیز صراحتا حضور حسین بن علی در سرکوبی نیاکان ما تایید شده است.
در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار نیز که یکی از معتبرترین تاریخ ها در نوع خود است باز هم حضور حسین در سرکوبی مردم دلاور طبرستان نقل شده است.

حال از این موضوع ارادت و لطف بسیار حسین به ایرانیان بگذریم.!!!

 نخست باید بدانیم که امامت و نجات اسلام و ادامه راه پیغمبر و این دست سخنان دروغهای ساخته دین فروشان شیعه است. بنی امیه و بنی هاشم و بنی عباس همگی باهم فامیل بودند وعلی و حسن و حسین و یزید و معاویه همه به طور کلی فامیل نزدیک هم بودند و شمر هم دایی ابوالفضل برادر ناتنی حسین بود و باهم از زمان قدیم جنگ قدرت داشتند.
موضوع دیگر این است که چرا شیعیان برای مردن کسی در قرن ها پیش اشک می ریزند و بر سر می کوبند و حتی در مواردی خود و فرزندان خود را خون آلود و زخمی می کنند؟  این خود آزاری و حماقتی بیش نیست و روزی باید بساط این وحشی بازیها در ایران به ویژه در اماکن عمومی تعطیل شود و بیش از این آبروی ایران و ایرانی در جهان نرود و ما را به دلیل این حرکات وحشیانه شیعیان نیمه وحشی خطاب نکنند . آن پدر و مادری که با فرزندشان این توحش را می کنند اگر در یک کشور با قوانین مدرن بودند به جرم فرزند آزاری به ساده ترین شکل ممکن به دادگاه کشیده می شوند. 

پرسش دیگر این است چرا همان آدمها مردن نزدیک ترین و عزیز ترین اشخاص خود را پس از یک یک سال یا نهایتا دو سال فراموش می کنند ولی پس از این همه سال برای مردن حسین که حتی 4 نسل پیش از آنها هم او را ندیده اشک می ریزند؟ اگر برای مظلومیت اوست که ایرانیان بسیاری از او مظلوم تر بودند. به عنوان نمونه کافی است زندگی بابک خرمدین یا آریوبرزن یا حتی بسیاری از ایرانیانی که در همین سی و چند سال اخیر توسط نمایندگان الله و محمد در ایران به قتل رسیدند را مرور کنیم و چگونگی مرگشان را ببینیم. آن بانوی ایرانی که اتومبیل سربازان اسلام دو بار از روی سرش رد شد کسی برایش اشک نمی ریزد ولی برای آن عرب باید اشک ریخت و بی بی سی هم در لندن هر سال عزاداری در جاهای مختلف توسط شیعیان را نشان دهد و حسابی شور حسینی راه بیندازد. به بی بی سی ایرادی نیست. آنها وظیفه دارند در راه منافع دولتشان کار کنند بلکه ایراد از آن شیعه نا آگاهی است که با دیدن چنین تصاویری جو گیر می شود. این به معنای آن نیست که بنشینیم به جای حسین برای اینها گریه کنیم بلکه تنها برای مقایسه مظلومیت بود وگرنه نفس گریه کردن برای کسی که سدها و هزاران سال از مردنش گذشته کاری احمقانه است. 
حال خالی از لطف نیست در اینجا به چند نمونه از سخنان احمقانه این که شیعیان درباره افسانه عاشورا و حسین می گویند اشاره کنم :

1 -  بر طبق آیات قرآن هر اتفاقی روی زمین می افتد خواست خدا است و شیعیان نیز طبیعتا این را تایید می کنند. حال. اگر خواست خدا بوده و حسین هم در بهشت مشغول شیر خوردن و عسل خوردن و شراب خوردن و عشقبازی با حوریان بهشتی و دریدن بکارتشان است چرا برایش گریه می کنند؟ آیا با خواست خدا مخالفت می کنند؟ 

2 - شیعیان می گویند هرکس برای حسین اشک بریزد هر گناهی داشته باشد بخشوده می شود و حسین پیش خدا شفاعت او را می کند. این بدان معناست که دستگاه داوری همان خدا بر مبنای عدل نیست بلکه بر مبنای پارتی بازی است و کسی می تواند هر غلطی خواست بکند و برای حسین اشک بریزد و حسین برایش پارتی بازی می کند و از سویی اگر کسی این را بداند و باور داشته باشد و گریه کند نشان می دهد که برای حسین گریه نمی کند بلکه اشک می ریزد که گناه خودش بخشوده شود.

3 - خداوند تبارک و تعالی در روز عاشورا برای کمک به حسین فرشتگانی فرستاده ولی حسین به سادگی روی حرف خدا حرف زده و گفته که کمک فرشتگان را نمی خواهد 

4 - داستان احمقانه دیگر قرآن خواندن سر بریده حسین در سر نیزه است که اصلا حماقت از آن موج می زند و از روی این چرندیات می توان چند فصل سریال طنز فوق العاده ساخت و همه را پای تلویزیون میخکوب کرد.

5-موضوع دیگر درباره شهربانو است که شیعیان او را مادر چهارمین امام خود و دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی می دانند که در حد یک قصه احمقانه و افسانه است. یزدگرد سوم به هنگام جنگ قادسیه تنها 22 سال داشت و جالب این است که می گویند شهربانو یکی از چهار فرزند او بوده است. درست است که عربها به سنت پیشوایان دینشان بچه باز بوده اند ولی دیگر مگر یزدگرد از چند سالگی به بلوغ جنسی رسیده که بتواند چهار فرزند داشته باشد و شهربانو به سن ازدواج رسیده باشد؟ نکته جالب دیگر این است که حسین بن علی در زمان جنگ قادسیه و سقوط یزدگرد تنها 12 سال داشته و چهارمین امام شیعیان بر طبق گفته خود شیعیان در سال 38 هجری (22 سال پس از جنگ قادسیه) به دنیا آمده. حال شهربانو در این مدت بیش از بیست سال چرا بچه دار نشده مشخص نیست؟
 

حماقت صد در صد از این افسانه های کودکانه شیعیان می بارد ولی به قول لودویک فویرباخ فیلسوف شهیر آلمانی :
 ایمان که باشد احمقانه ترین چیزها هم پذیرفتنی است.

پیروز باشید. به امید ایرانی یکپارچه ، آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی

دوم آذر 2571

۲۱ نظر:

  1. با درود

    آقا کاوه من نوشته های شما را مدتهاست و فکر هم می کنم مثل خود من در داخل کشور زندگی می کنید.
    در کل چیزی که من از نوشته های شما حس می کنم این است که خوب می نویسید و من هم در بیشتر زمینه ها با شما همنظر هستم اما حس می کنم زمانیکه درباره مذهب بنویسید مانند همین نوشته با اینکه چیزهایی که میگید هم درسته ولی لحن نوشتن شما تغییر می کنه و تندتر میشه و من فکر می کنم این از تاثیر نوشته کم می کنه.

    زنده باشید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما

      نخست سپاس از لطف شما.
      درباره نکته ای که پیرامون لحن نوشتار من اشاره کردید راستش نمی دانم ولی بی گمان احتمالش کم نیست که اینگونه باشد به زعم یک خواننده هر چند که من تلاش می کنم به عنوان نویسنده اینگونه نباشد ولی واقعیت این است که زمانیکه تاریخ را بخوانیم و ببینیم این دین و پیشوایان آن چه تاثیر مخرب و سرطان گونه ای بر سرزمین و ملت ایران داشتن و چه جنایتهایی در سرزمین ما کردن بی گمان به هنگام نوشتن درباره آنها خواسته یا ناخواسته و کم یا زیاد احساسات نیز وارد نوشته می شود هر چند که من تلاش می کنم این اتفاق نیفتد یا به کمترین حد خود برسد.

      پاینده باشید

      حذف
    2. دوست گرامی‌ بهتر است که تعصبات دینی را در هنگام خواندن مطالب انتقادی دینی به کنار بگذارید و با خرد و عقل خود به این مسائل نگاه کنید .نویسنده جز حقیقت در اینجا چیزی مطرح نکرده است .آیا چیزی بالاتر از حقیقت است؟؟ دوست گرامی‌ امروز با همین داستان کربلا و حسین تازی در ایران ما آزادیخواهان را سرکوب میکنند حال که این مسائل وارد حکومت شده است ما باید آنها را بازگو کنیم تا حقایق برای جامعه روشن بشود .امروز تنها با نقد دین است که میتوانیم به آزادی برسیم .مگر میشود به کسانی‌ که به فرهنگ ایران و ایرانی‌ توهین میکنند و با زیرکی سعی‌ در نابودی فرهنگ ایرانی‌ دارند ، با مدارا سخن گفت!! تازیان و تازی پرستان برای فرهنگ ایران هیچ ارزشی قائل نیستند پس چرا ما باید برای آنها ارزش قائل بشویم ؟؟ باید مطالب مربوطه را بسیار روک و مستقیم بیان کرد .به نظر من هنوز خیلی‌ از مسائل وجود دارد که از آنها هیچ سخنی به میان نیامده است .

      حذف
    3. بورزوم جان من خودم هم گمان می کنم دیگر دوره در لفافه سخن گفتن پایان یافته و زمان آن رسیده که بدون رودرواسی و لخت و عریان راستی های تاریخ را بیان کنیم زیرا مکتب اسلام و شاخ و برگهای مختلف آن 1400 سال است سرزمین ما را نابود کردند و هر بار هم آمدیم کمر راست کنیم بازهم تاثیر نابودگر خود را گذاشت.

      حذف
    4. کاوه جان عارف قزوینی اگر اشتباه نکنم غزلی دارد که میگوید : کار با شیخ و حریفان به مدارا نشود,.,. نشود یک‌سره تا یک‌سره رسوا نشود (در این لحظه بقیه غزل را به خاطر ندارم) حال مثال کار ماست که باید اینان را با بیان حقیقت رسوا نکنیم تا کار یک‌سره بشود.کاوه جان شما قلم خوب و زیبای دارید و امیدوار هستم که نوشته‌های از این دست در آینده از شما بیشتر ببینیم.

      حذف
    5. غزل بسیار زیبایی است این غزل عارف قزوینی و میتونم بگم شاه بیت غزلیات عارف همینه از دید من بورزوم جان و میگه :

      کار با شیخ ، حریفان به مدارا نشود

      نشود یکسره تا یکسره رسوا نشود

      در تزویر و ریا باز شد این دفعه چنان

      بایدش بست ، پس از بسته شدن وا نشود

      سلب آسایش ما مردم از اینهاست ، چرا

      سلب آسایش و آرامش از اینها نشود ؟

      گو به آخوند مصر تر زمگس زحمت ما

      کم کن ، این غوره شود باده و حلوا نشود

      کار عمامه در این مُلک ، کُلَه ورداریست

      نیست آسوده کس ، ار شیخ مکلاّ نشود

      باز دور دگر آخوند وکیل ار شد ، کاش

      باز تا حشر درِ مجلس شورا نشود

      کاش ملت زند اُردنگ به نعلین آن سان

      که به یک ذلتی افتد که دگر پا نشود

      سپاس از لطفت دوست خوبم. امیدوارم تو هم بیشتر بنویسی. نوشتن یک جور تمرینه دوست من.

      حذف
  2. واقعا به شما چه ربطی داره که مردم دوست دارن برن عزاداری امام حسین؟ چی از شما کم میشه؟
    امام حسین زده ایرانیها هم کشته. خب که چی؟ یک مشت آتیش پرست بدبخت که میخواستن با دین خدا بجنگن چیکارشون باید کرد؟
    خدا رو که قبول داری؟ اصلا شما خودت چه دین و ایمانی داری که اینجوری به خودت اجازه میدی به دین مردم توهین کنی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مردم برن عزاداری حسین ولی من به عنوان یک انسان در قرن بیست و یکمی حق دارم اگر کاری به نظرم احمقانه است با آزادی کامل دیدگاهم رو دربارش بگم حتی اگر اکثریت ناراحت بشن.
      من فقط یک نگاه گذرا به بخشی از تاریخ انداختم و دیدگاهمو درباره یک پدیده اجتماعی نوشتم. البته اینکه شما میگی یک مشت آتش پرست یا اصولا هر غیر مسلمانی رو حق داشتن بکشن نشان میده تا چه اندازه به پدیده آزادی باور دارید. اگر غربی ها امروز مانند شما بودند یک قتل عام مسلمانان در اروپا و امریکا شاهد بودیم.
      اینکه من چی رو قبول دارم یا ندارم به شما مربوط نیست. مگه من از شما پرسیدم چی رو باور دارید یا ندارید. البته در پروفایلم توضیحاتی در این رابطه هست.:)

      حذف
    2. جناب دوستدار حسین یا دوستدار هر اهریمنی که هستید:
      ربطش به کاوه یا من یا دیگرانی که هیچ علاقه ای به دین و آیین پلید شما ندارند این است که هر روز بیش از پیش پایتان را از گلیمتان درازتر می کنید و مایه آزار دیگران می شوید. عربده کشی و سیاه کردن روزگار دیگران ، همان کاری است که چندین قرن است کرده اید. باورهای پوشالی شما دیگر جز برای عده ای نادان و بی خبر از همه جا ، خریداری ندارد. خوشحالی من این است که دین اهریمنی محمد بدست پیروانش رو به نابودی است و این کمک می کند تا کسانی مانند من و کاوه گرامی امیدوارتر از همیشه باشیم.
      برای اثبات اینکه شما دین و آیینی اهریمنی دارید نیازی با آوردن مدرک نیست زیرا کوچکترین رفتار شما مسلمانان گویای همین پلیدی است ولی آنچه که مهم است شیوه نابودی دین شماست. زمانی که محمد تازی تخم این دین اهریمنی اسلام را کاشت شاید کسی گمان نمی کرد که یک بی سواد عقب افتاده بتواند این همه غارتگر و آدمکش پرورش دهد ولی دیدیم که چنین شد. اما از آنجایی که تاریخ همیشه پر بوده از این دژخیمان خونخوار ، باز هم خوبان جهان جهان پیروز خواهند شد.
      تردید ندارم که همانجور که ایرانیان بیشترین آسیب را از دین اهریمنی تازیان دیده اند ، همین ایرانیان هستند که این دین پلید را ریشه کن خواهند کرد. نیاکان ما هرچه را می پرستیدند ولی نخست انسان بودند و آنچه که به همه جهان ارزانی داشتند خوبی و نیکی بود. این همان چیزی است که در 1400 سال گذشته هرگز از محمد و علی خونخوار و فرزندانشان و همچنین پیروانش ندیده ایم.

      حذف
    3. بهتر است برای یک بار که شده به مسائل بدون تعصب نگاه کنید. این مطالبی که در اینجا آورده شده است حقایق امور است شما یا ایرانی‌ هستید و یا نیستید هر چند دین و مذهب حتی هویت و ایرانی‌ بودن را از شما گرفته است .بهتر است که بدانید هزاران هزار جریان به مانند کربلا و شام غریبان در حمله تازیان به ایران اتفاق افتاده است و چه مادران و پدرانی که بی‌ فرزند شده‌اند و به اسیری به مدینه برده شده‌اند و در راه چه شلاق‌ها خورده‌اند و در جلوی‌ شترها پیاده و پا برهنه برده شده‌اند.متاسفانه تازی پرستان و آخوندها حتی در جریان کربلا هم افسانه وارد کردند و دروغ‌های را به این جریان نسبت دادند .بهتر است بدانید که جنگی علی‌ تازی و فرزندانش به خاطر کسب قدرت بوده است نه چیز دیگر .درباره اینکه از برچسب آتش پرست استفاده کردید برای شما متاسف هستم که بدون هیچ مطالعه‌ای این برچسب را به ایرانیان میزنید (البته من به شخصه افتخار می‌کنم که هنوز شما تازی پرستان و دشمن پرستان ما ایرانیان را از خود نمی‌دانید و هنوز ما را آتش پرست و مجوس می‌نامید) هر چند که در برابر دین به اصطلاح حق شما که جز خونریزی و مکر و حیله کاری بلد نیست می‌توان از فرهنگ ایران‌زمین و اندرز‌ها و سخنان ایرانی‌ بزرگ زرتشت تا ساعتها مثال و نمونه آورد اما در یک جمله می‌توان گفت که اسلام دینی با کردار بد،گفتار بد ،پندار بد است و همچنین می‌توان نمونه‌های از سخنان اندیشمندان بزرگ درباره محمد تازی و زرتشت آورد که همگی‌ آنها به اتفاق زرتشت و فرهنگ ایرانی‌ را ستوده اند و محمد و اسلام را مورد نکوهش و سرزنش قرار داده‌اند.

      حذف
  3. درود بر کاوه عزیم ،
    سپاس از این نوشته که مانند همیشه گویا و برنده هست.
    هنگامی که تلنگری به بینش های پلید « فاشیست های مسلمان » یا بهتر بگویم « مسلمانان فاشیست » می زنید انگار که چوب در لانه زنبور کرده باشید. بسیاری از دوستان و هم میهنان ما نگران این هستند مه مبادا در این میان ، توهینی به دین و ایمان دیگران بشود ولی نخست باید از این دوستان پرسید که آیا مطمئن هستند که اسلام یک دین و باور ارزشمند است؟ آیا هرگز به این اندیشیده اند که شاید در همه عمرشان کلاهی به بزرگی تاریخ اسلام سرشان رفته باشد؟
    آرزو می کنم همیشه تندرست و پایدار باشید
    شناخت

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود شناخت جان و سپاس از لطفت.
      شناخت جان زمانیکه باورها و دین ها دوره به دوره و نسل به نسل به ارث میرسن و فرزندان مومنین به چیزی که بهشون به ارث میرسه ایمان میارن همانگونه که پدران و مادرانشان اینگونه بودند و انسان مومن هم نه شک می کند نه پرسش می کند و نه سخن مخالف را تحمل می کنند دوست عزیزم.

      پاینده باشی

      حذف
    2. درود بر شناخت گرامی‌.دوست گرامی‌ عجب پرسش‌های خوبی‌ مطرح کردید اما شناخت گرامی‌ مگر مذهبیون عقل و خرد هم دارند که به این مسائل فکر کنند تمام عقاید آنها در حیطه مذهب است با مذهب به آنها اجازه فکر کردن نمیدهد .ذهن فرد مذهبی‌ به مانند دیواری است که هیچ پنجره‌ای ندارد.اما شناخت گرامی‌ نکته‌ای که بسیار مهم است این است که باید این دین ننگین اسلام را نقد کرد و حقایق آن را بازگو کرد ،نقد دین ضرورتى براى رهایى انسان از سلطه ى سخنگویان دینى و خلع سلاح آن دین به عنوان ابزاري حکومتى است. نقد دین افشاى اوضاعى است که انسان، زیر
      سیطره آن به بندگى در آمده است، تنها نقد دین است که منجر به شکست دلالان دین در حوزه ى نظرى و ایدئولوژیک مى شود.شناخت گرامی‌ امیدوار هستم که روزی بتوانیم آزادانه در جامعه به این مسائل بپردازیم و تعداد بیشتری از به خواب رفتگان را بیدار کنیم

      حذف
    3. درود بر برزوم گرامی که از دیدنش در اینجا بسیار شادمانم.
      در شیوه های عملی انسانشناسی برای مذهبیون و خشک مغزان هم راه هایی هست که می توان آن پوستۀ سیاه باورهای دینی را که دور خودشان کشیده اند سوراخ کرد. تلاش مذهبیون برای اثبات خودشان و اینکه تلاش می کنند تا دیگران را نیز به رنگ خودشان درآورند نیازمند مصرف انرژی فراوانی است که در بیشتر زمانها این انرژی از خشم و سرکوب این افراد ریشه می گیرد. بازگرداندن این انرژی به سوی خود این افراد سبب می شود تا پوستۀ باورهای آنها تَرَک بخورد. آنچه که من آموخته ام این است که هیچ ابزاری برای نابودی باورهای دینداران بهتر از عملکرد خودشان نیست.
      پاینده باشید
      شناخت

      حذف
  4. درود بر کاوه گرامی‌.مطلب بسیار جالبی‌ بود .حقایقی که هر ایرانی‌ باید بداند .متاسفانه بسیاری از ایرانیان این حقایق را نمی‌دانند و البته کسانی‌ هم هستند که می‌دانند اما باز برای فریب مردم به آنها دروغ میگویند .باید بدانیم که تمامی‌ این جنگ‌های علی‌ و خاندان علی‌ برای کسب قدرت بوده است تا بتوانند از ما ایرانی‌‌ها جزیه و پول زور بگیرند و زنان ایرانی‌ را به بردگی ببرند و پسر بچه‌های کوچک را غلام بکنند و از آنها بهره جنسی‌ بگیرند. ایرانیان برای دشمنان خود اشک میریزند اما به این فکر نمیکنند که در حمله اعراب به ایران ، هزاران هزار حادثه مانند شام غریبان کربلا (که داستانی ساختگی از سوی آخوند‌ها است و همانطور که می‌دانیم یزید به خانواده حسین تازی بسیار خوش رفتاری کرد چرا که اینها همگی‌ باهم پسر عمو و قوم و خویش بودند ) در ایران اتفاق افتاد و چه مادران و پدرانی که فرزندان خود را از دست ندادند وحشیگری تازیان به حدی بوده است که برخی‌ از ایرانیان برای اینکه به دست این اهریمنان نیفتند خودکشی‌ کردند و خود را از بالای بوم‌ها به زیر انداختند.جالب است که ما ایرانیان نام دشمنان خود را بر روی فرزندان خود میگذاریم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بورزوم جان

      زمانیکه جامعه ایران را در این وضعیت می بینم یاد نوشته کسروی می افتم که گفت بیچاره ملتی که تاریخ نداند و بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند.
      متاسفانه در جامعه ایران هیچگاه در طول این سالها با تاریخ از سوی جامعه برخورد علمی نشد. حتی کسی هم که خود را روشنفکر می دانست تاریخ معاصر خود را نمی دانست چه رسد به تاریخ 1400 سال پیش.
      ملتی که تاریخ نداند روشنفکرش هم که خود را کمونیست می داند در دادگاه خود را پیرو حسین معرفی می کند.
      تاریخ برای این ملت چیزی است که روی منبر به او می گویند و از سوی دیگر هم هرکسی به خود اجازه می دهد که عقاید خود را به عنوان تاریخ به جامعه قالب کند و مورخان راستین را هم که شمارشان امروز شاید به شمار انگشتان دست باشد لجن مال کند.
      ملتی که تاریخ نداند نام دشمنانش را که خودشان یا پیروانشان در سرزمینشان جنایت کرده اند روی فرزندانش می گذارد و به زیارت گور آنها می رود تا حاجت بگیرد.
      تنها به این بیندیشیم که یک فرانسوی یا لهستانی هیچگاه روی فرزندش نام آدولف می گذارد؟ بی گمان نمی گذارد چون تاریخ خود را می داند.

      حذف
    2. کاوه جان متاسفانه هرگاه ایران پرستی‌ میخواست سخنی بگوید و از راه راستی‌ و درستی‌ به روشن کردن مردم بپردازد یا وی را آزار دادند و یا کشتند .کسروی بزرگترین اندیشمند ما را که سخن به راستی‌ میگفت را به دادگستری کشاندند و در آنجا به دست تازی پرستان به طرز وحشتناکی‌ کشتند و وزیر فرهنگ آن زمان و رئیس مجلس شورای ملی‌ دست به دست هم داده بودند و کسروی را به دادگستری کشانده بودند البته نقش خمینی گجستک را نیز نباید فراموش کنیم .در واقع قتل کسروی قتل روشنگری و حقیقت در ایران بود.کاوه جان درست میگوید ما ایرانیان از تاریخ خود نمی‌‌دانیم تعداد زیادی هستند که نام دشمنان تاریخی‌ ایران‌زمین را یدک میکشند به مانند چنگیز ،تیمور،محمد،اسکندر،علی‌،عمر،حسن ،حسین و ....هر چند که ارزش یک انسان به نام وی نیست اما وقتی‌ حکومتی مردم را تشویق می‌کند تا نام فرزند خود را فاطمه (ماده شتر) و یا دیگر اسامی تازیان بگذارند و در سریال‌ها و فیلم‌ها هر چه آدم بد اندیش است اسامی ایرانی‌ دارند و کسانی‌ که نقش خوب و مثبت دارند اسامی تازیان را دارند ، بسیار نیک‌ است که ما ایرانیان اسامی ایرانی‌ بر روی فرزندان خود بگذاریم. (این خود به نوعی اعتراض به سیاست‌های حکومت هم تلقی‌ میشود)

      حذف
    3. متاسفانه همینگونه است.
      هرکسی سخنی از خردمندی و خردگرایی و ایراندوستی می خواست بگوید یا از ترس جانش که به دست این دستگاه ضد انسانی گرفته شود ساکت شد یا اگر هم گفت و نوشت به دست آنها کشته شد. حتی پیش از کسروی کافی است میرزا آقا خان کرمانی را ببینیم یا پس از کسروی می توانیم علی دشتی را ببینیم. حتی در دوران به قدرت رسیدن این دستگاه خلافت شیعه نیز در درون ایران و بیرون از ایران شاهد این قتل ها بودیم. از کوروش آریامنش و فریدون فرخزاد و اقدام به ترور زنده یاد فاضلی و دکتر شفا و دکتر انصاری در بیرون از ایران گرفته تا قتل سعیدی سیرجانی در درون ایران.
      این رژیم داره با برنامه های خودش که متاسفانه از شبکه های ماهواره ای هم بازپخش میشه جا میندازه که هرچی نام ایرانی است نماد دورویی و دزدی است و هرچی نام تازی جنایتکاره نماد انسانهای خوب و پاکه و ما ایرانیان میهن دوست وظیفه داریم که در کنار مبارزه سیاسی کار فرهنگی و مبارزه با این دستگاه سرطانی 1400 ساله را نیز فراموش نکنیم.

      حذف
  5. شناخت گرامی زیبا نوشت:
    تردید ندارم که همانجور که ایرانیان بیشترین آسیب را از دین اهریمنی تازیان دیده اند، همین ایرانیان هستند که این دین پلید را ریشه کن خواهند کرد.
    تردید ندارم آن روز خواهد رسید.

    پاسخحذف
  6. نوشته ی زیبای شما در بالاترین انتشار یافت.
    https://balatarin.com/permlink/2012/11/25/3204367

    پاسخحذف

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران