۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

نوریزاده بهتر است ابتدا یک سوزن به خود بزند!!!






چهارشنبه ای که گذشت آقای علیرضا نوریزاده در برنامه ((پنجره ای رو به خانه پدری)) خود که از تلویزیون کانال یک پخش می شود گفتگویی با شاهزاده رضا پهلوی انجام دادند.
در ابتدای  این برنامه جناب نوریزاده در پرسشی با طعنه و کنایه به شاهزاده می گویند که گویا دوستان و هواداران تازه ای پیدا کرده و اشاره شان به برخی افراد و جریانهایی است که به تازگی با تکیه بر نام خاندان پهلوی و همینطور هواداری از نهاد پادشاهی اعلام موجودیت کرده اند.
نخست باید متذکر شوم که نفس این پرسش (حتی با وجود لحن زننده آن) و اصولا هر پرسشی که یک خبرنگار در گفتگو با یک شخصیت سیاسی مطرح می کند هیچ ایرادی ندارد به شرطی که پرسشگر شخصی نباشد که خود را از چهارچوب یک خبرنگار و نویسنده خارج کرده و به عنوان یک کنشگر سیاسی روابط بسیار تردید برانگیزی نیز داشته باشد و درباره آن روابط خود هیچ پاسخی قانع کننده هم به کسی نداده باشد.
همین پرسش را به گونه ای دیگر بانو الهه بقراط در گفتگوی خود با شاهزاده مطرح کردند و ایرادی هم به ایشان گرفته نشد چون ایشان جایگاه خود را به عنوان یک خبرنگار و تحیلیلگر می شناسد و هیچگونه روابط پرسش برانگیزی هم ندارد.
رفتار وقیحانه افرادی مانند آقای نوریزاده من را به یاد آن ضرب المثل معروف می اندازد که می گوید : ((یک سوزن به خود بزن و یک جوالدوز به دیگران)).
جناب نوریزاده نخست باید پیرامون روابط و دوستیهای خود با شیخک های حاشیه خلیج پارس که به آب و خاک ایران چشم طمع دارند و حضور در رسانه های آنان مانند العربیه که به سادگی خلیج پارس را با نام جعلی اش یاد می کنند توضیح بدهند و سپس ایشان باید درباره روابط نزدیکشان با اسلامیست ها و تک تک پسمانده های این جمهوری پربرکت پاسخگو باشند. هنوز ماجرای سردار مدحی را همه به یاد دارند و اینکه ایشان چگونه مدحی را در برنامه خود معرفی کرد.
بخش دیگر از روابط پرسش برانگیز جناب نوریزاده روابط دوستانه و نزدیکشان با گروه های قومی و تجزیه طلب به ویژه دو گروه و حزب کرد یعنی کومله و دموکرات و آن شبکه تلویزیونی کذایی آنها تیشک تی وی است که مجریان آن با تردید از مالکیت ایران به سه جزیره سخن می گویند و همینطور جعل تاریخ می کنند و از مزدوران و تجزیه طلبانی مانند قاضی محمد قهرمان می سازند است.
اینها تنها بخشی از روابط پرسش برانگیزی هستند که جناب نوریزاده هنوز هم به آنها ادامه می دهند و چنین شخصی در جایگاهی نیست که بخواهد درباره روابط یا هواداران فرد دیگری (چه شاهزاده و چه شخص دیگری)  پرسش کند.
اما در اینجا می خواهم چند خطی درباره خود شاهزاده و رویه ای که ایشان پیش گرفته اند بنویسم.:

نوریزاده و امثال نوریزاده که انسانهایی نان به نرخ روز خور هستند همیشه بودند و خواهند بود و تغییری هم نخواهند کرد. ایراد از شاهزاده است که تن به گفتگو با هر شخصی می دهد و فکر می کند اینگونه می تواند دموکرات بودن خود را به کسانی که به نام پهلوی آلرژی دارند ثابت کند و آنها را قانع کند و تا زمانیکه ایشان چنین رویه ای دارند باید هر روز شاهد این باشیم که ایشان سطح خود را پایین و پایین تر بیاورد. روزی با تجزیه طلبان و فدرالیست های کرد پشت یک میز باشد و روز دیگر با اسکایپ در مراسمی باشد که گروهی یک پرچم جعلی را با یک عنوان جعلی تر یعنی پرچم کردستان آنجا گذاشته اند و هیچ نشانی هم از پرچم ایران نیست و روز دیگر با لابی گر اصلاح طلبان مسیح علی نژاد گفتگو کند و روزی هم با یک نان به نرخ روز خور مانند نوریزاده گفتگو کند.
اصولا شاهزاده نباید انقدر گفتگو کند و در واقع خود را تبدیل به یک پای ثابت مصاحبه ها کند و هربار همان پرسش ها تکرار شوند و همان پاسخ ها هم داده شوند. زمان عمل است و نه زمان مصاحبه و گفتگو ولی گویا فعلا شاهزاده ترجیح می دهند با همه صمیمی باشند و به درخواست مصاحبه همه لبیک بگویند و رضا جان همه باشند و با این رویه دور نیست روزی که جمهوری اسلامی و سایر جماعت پهلوی ستیز بالقوه ترین وزنه سیاسی مخالف خود را بتوانند وادار به خودکشی کنند و شاهزاده تحت تاثیر برخی جوسازی ها و فشارهایی که از سوی برخی از اطرافیانش به او وارد می شود بگوید پادشاهی در آینده ایران جایی ندارد و من هم شاهزاده نیستم و آقای پهلوی هستم. 

پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی یکپارچه ، آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی

پنجم آذر 2571

۳۱ نظر:

  1. با سلام

    گفتار و سخنان آقای نوریزاده در طول این چند سالی که من شاهد بودم برای من دو احتمال بیشتر نگذاشته. یا ایشان تحلیل ها و دیدگاه هایشان بسیار سطحی و به دور از دور اندیشی است و یا به گونه ای است که شما میگید و خودم هم بیشتر اینگونه فکر می کنم.
    حضور آقای نوریزاده در تیشک تی وی و العربیه که خود من هم چند بار دیدم به طور واضح تمامیت ارضی و آبی ایران را زیر سوال می برن واقعا نیاز به پاسخگویی داره.
    درباره بخش پایانی نوشته شما پیرامون شاهزاده رضا پهلوی من مدتهاست که این موضوع رو برای خودم حل کردم. متاسفانه واقعیت اینه که شاهزاده اون آدمی که من و شما میخواهیم نیصت و دوست دارن پسر خوب و دوست داشتنی اپوزیسیون باشن به جای اونکه یک عمل سیاسی انجام بده و تغییر هم نمی کنن. همینه متاسفانه دوست عزیز و میراث پادشاهی ایران و میراث رضا شاه کبیر و محمدرضا شاه در دست چنین شخصی است و شک ندارم به سر منزل مقصود هم نخواهد رسید و ایران هم آینده خوبی نخواهد داشت با این وضعیتی که میبینیم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما

      راستش نمیدونم چی بگم. همه شواهد از این حکایت دارن که سخن شما نه تنها درباره شاهزاده بلکه درباره ایران و آینده درسته ولی دوست ندارم باور کنم و هنوز کورسوی امیدی برام هست.

      حذف
  2. با درود.نوریزاده جز جعل تاریخ و نشستن بر سر سفره تجزیه طلبان کاری بلد نیست.متاسفانه این آقا خود را روزنامه نگار و منتقد هم می‌داند کسی‌ که انتقاد‌های فراوانی‌ بر وی میرود و باید جواب خیلی‌ از پرسشها را بدهد. بعد از حمله تازیان این دست افراد در تاریخ ایران به وفور پیدا میشوند کسانی‌ که ایران و ایرانی‌ را به کیسه‌ای طلا میفروشند و خود را آزادیخواه هم می‌دانند!! گاه اینان با لباس آزادی‌خواهی به میدان میایند درست به مانند شاملو که در آمریکا به بزرگان ادب ایران ناسزا گفت و عده‌ای بی‌خرد هم دنبال روی این دشمن پرست شدند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود فراوان بورزوم جان

      متاسفانه ایراد بزرگ از ما مردمه چون ما معمولا خیلی زود فراموش می کنیم باعث میشه نوریزاده و نوریزاده ها گمان کنن همه چیز تمام شده و دوباره همان رویه را در پیش بگیرند و با افتخار در برابر دوربین می نشیند و با بی شرمی تمام هم به خود اجازه می دهد از روابط دیگران پرسش کند.
      زمانیکه خانم الاهه بقراط پرسش مشابهی از شاهزاده پرسید هیچ رابطه مشکل داری با دشمنان ایران و ایرانی نداشته و جایگاه خود را به عنوان یک خبرنگار و تحلیلگر حفظ کرده ولی پرسیدن این پرسش از سوی فردی مانند نوریزاده کاملا وقاحت این فرد را نشان می دهد و پذیرش گفتگو با این فرد از سوی شاهزاده هم متاسفانه اشتباه شخص شاهزاده و کسانی است که به او مشاوره می دهند و مشخص نیست راهی که در پیش گرفته به چه چیزی بینجامد.

      حذف
  3. درود بر کاوه عزیزم و همچنین دوستان گرامی دیگر.
    من پیشنهاد می کنم هر کسی که هوادار الگوی پادشاهی هست یا آن را می پسندد ، بودن یا نبودن این سیستم را تنها در چهارچوب رضا پهلوی نگاه نکند. من خودم از کسانی هستم که الگوی پادشاهی را بسیار بیشتر می پسندم ولی آن را تنها در خاندان پهلوی بویژه رضا پهلوی جستجو نمی کنم. نمی دانم نگاه به پادشاهی در بیرون از خاندان پهلوی تا چه اندازه شدنی است ولی شاید بهتر از ناامیدی و به خطر افتادن یکپارچگی ایران عزیزمان باشد.
    باید از خود بپرسیم که اگر محمد رضا پهلوی هیچ پسری نداشت آیا ما باز هم هوادار پادشاهی بودیم یا نه؟ و آیا اگر همین امروز رضا پهلوی از پادشاهی آینده ایران کناره گیری کند باز هم بر همان بینش خواهیم ماند یا خیر؟

    پاینده باشید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود شناخت گرامی

      راستش شناخت عزیز از دید تئوریک سخن شما درسته و نهاد پادشاهی به عنوان یک میراث ملی و هویتی و پشتوانه ناسیونالیسم برای ایران لزومی نداره حتما برای خانواده پهلوی باشه اما در حیطه عمل اینو نمیشه انکار کرد که خاندان پهلوی و دو پادشاه درگذشته پهلوی بودن که نهاد پادشاهی رو از یک عنصر مذهبی تبدیل به یک عنصر ملی و در خدمت جریان ناسیونالیسم کردن و من گمان نمی کنم بدون نام پهلوی نهاد پادشاهی جایی در ایران داشته باشه.
      حال با این روندی که شاهزاده پیش گرفتن و احتمالش هم هست که فردا روزی چنین سخنی بگن من به راستی نمیدونم چکار باید کرد. شاید اون زمان باید روی فرد دیگری از خانواده پهلوی سرمایه گزاری کرد.

      حذف
    2. با درود بر شناخت گرامی‌ .به یاد دارم که یک بار در آزاد‌گی سابق و آقازادگی فعلی‌ همچین مطلبی را بیان کردم و گفتم که در ایران هنوز خاندان‌های اصیل وجود دارند و اگر بنا به رای گیری باشد و سیستم هم مشروطه باشد چرا هر کسی‌ نتواند خود را کاندید کند؟ اما در آنجا با این جملات من برخی‌ دوستان برخورد خوبی‌ نکردند و برخی‌ هم شروع به برچسب زدن به من کردند درست به مانند همین جا که دوستی‌ از شما رنجیده و گفته که این شناخت اصلا مشروطه خواه نیست و سلطنت طلب نیست(البته می‌دانیم که این سخنی بیهوده در رابطه با شما می‌باشد و بارها من به شخصه در کامنت‌ها دیده‌ا‌م که جمهوری خواهان چه طور با حسرت می‌گفتند که شناخت حیف که با این تفکرات و اندیشه‌های خوب, شما سلطنت طلب هستی‌ !! ) چگونه است که برخی‌ از ما هنوز شخصیت پرست هستیم و طاقت حتی یک حرف در حد پیشنهاد را نداریم؟ شناخت گرامی‌ مطمئناً در رای گیری آینده ایران نظر من و رای من به مشروطه است اما بسیار بعید میدانم با این تبلیغات ۳۴ساله آخوند‌ها در جامعه بر ضّد سیستم پادشاهی و مشروطه ، این سیستم شانسی برای انتخاب شدن داشته باشد مگر اینکه با تشکیل احزاب و باز شدن روزنامه‌ها ، حزب مشروطه به اعاده حیثیت بپردازد و با ارائه راه حلهایی مناسب و عقلانی تضمین بدهد که دوباره سیستم مشروطه تبدیل به مشروعه نشود و به خود کامگی و استبداد ختم نشود.شناخت گرامی‌ درباره پرسش شما باید بگویم که ترّنم گرامی‌ شهربانو فرح را پیشنهاد دادند و به نظر من هم گزینه بسیار خوبی‌ است و چه زیباست که یک بانو نماینده مشروطه و سنبل اتحاد بشود.پاینده و پیروز باشید

      حذف
  4. درود به هـمه دوستان گرامی
    بالاخره تونستم اینجا دیدگاهی بنویسم :) متاسفانه روزها از محل کارم مشکل میشه جایی چیزی نوشت

    من با شناخت گـرامی هم نظرم که نـهاد پادشاهی یک نهاد مستقل هست و نباید اون رو به خانواده ای محـدود نـمود اما هـمونطور که کاوه نازنین اشاره درستی کرده، چون رضا شاه و محمدرضا شاه اولین پادشاهانی بودند که این نهاد رو به سمت و سوی مـلی (بجای مذهبی بودن) سوق دادند.. میتونست نیروی مضاعفی باشد برای شاهزاده که اون رو در راه پیروزی بکار بـگیرد

    من عملکرد شاهزاده رو خیلی منفی نمی بینم هرچـند که مناسب شرایط امروز ایران هـم شاید نیست!!

    مشکل ما از دید مـن، اینجاست که از یک سـو نیاز به هـماهنگ کـننده ای داریم که نیروهای برانداز رو گردهم جمع کـرده و اونها رو سازماندهی و مدیریت کـند و از طرف دیگر خـواهان پادشاهـی کاملن سمبلیک و مشروطه هستیم... شاید در شرایط پیش از شورش 57 میشد تـبدیلی انجام داد و پادشاه هـمه کاره رو به پادشاه هیچکاره تـبدیل کرد که تـنها نـماد وحدت ملی بین اقوام ایرانی و سـمبل دوهزار و پانصد سال تاریخ شاهنشاهی در ایران باشد... اما با توجه به اتفاقات صورت گرفته در این سی و چند سال و خـیانت آشکار ِ "روشنفکران!!!" اون زمان، امروز اینکار اگر هم امکانپذیر باشد... به ســختی و دشــواری زیاد صورت خواهد گرفت.

    برای رسیدن به این هدف نیاز به نیروهای "سکولار" میهن پرست و ملی گرا داریم که من هـمچین نیرویی در میان جـمهوریخواهان که هــیچ نـمی بینم... و اکثریت قـریب به اتفاقشون اگر بر فرض مـحال بـتوندد بین خـودشون اتحادی بدست بیارند... در عمل هـنوز دل در گرو "دین" دارند.. و مـرعوب دین هستند.. و برایشان همرایی با مسلمانهای حـاکم راحت تر از هـمسویی با مشروطه خواهان بــوده و گویا هـنوز هم هسـت... از میان هواداران پادشاهی هم اون دسته که بـدنبال مشـروطه و نه سلطنت هستند به تـنهایی از پس مقابله با نیروهای ارتجاع در کنار مدعیان جـمهوری!! بر نخواهند آمـد.
    به هر صورت که سرمایه گذاری روی شــهبانـو فـرح از دیـد من مـیتونه راهکاری باشد که ارزش تـفکر رو داره اگر شاهزاده روزی تصمیم بگیرد که مسیرش رو به هر دلیل دگرگون کـند.
    در غیر این صورت هم مثال های زیادی در تاریخ کشور های پادشاهی اروپا وجود داشته که مردم شـخصی رو بـعنوان پادشها برگزیده اند که هـیچ ربطی به سلسله پیشـین نداشته مثل خانواده سلطنتی ســوئد (اگر اشتباه نکنم)

    پاینده باشید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود ترنم جان

      اینکه خاندان پادشاهی جابجا بشه در یکی دو کشور بوده ولی هیچگاه اینگونه نبوده که پس از یک دوره جمهوری و بازگشت پادشاهی خاندان تازه ای بیاد و نهاد پادشاهی رو به عنوان یک میراث ملی و تاریخی نگهداری کنه.
      من شخصا خودم امروز نمیخوام شاهزاده خود را از صحنه کنار بکشد و بگه من پادشاه مشروطه هستم و نباید دخالت کنم. اتفاقا برعکس میخوام دخالت کنه اما نه اینجوری که بره با هر ایران فروش و خیانتکار و کسانی که حتی هنوز دنبال گرفتاری هاشون با پدر درگذشتش هستن بشینه و گردنشو کج کنه و بگه با من متحد بشید و بخواد دموکرات بودن خودش رو به اونها اثبات کنه. شاهزاده متاسفانه اون قاطعیت لازم رو به عنوان یک وزنه سیاسی نداره و میخواد همه چی با دموکراسی پیش بره اما واقعیت اینه که مبارزه سیاسی با این رژیم با دموکراسی پیش نمیره بلکه با خردگرایی و عمل گرایی پیش میره. لزومی نداره همه موافق یک گام و یک حرکت باشن. اگر یک رهبری خردمند با تحقیق و تجربه خودش باور داره به درستی و تاثیرگزاری یک حرکت حتی اگر همه مخالفش باشن باید انجامش بده چون جامعه ایران واقعیتش اینه که یک جامعه موج سواره و همیشه همه همراه موج میرن.

      شاد باشی

      حذف
    2. نوریزاده رو زمانی خیلی دوست داشتم ولی به مرور دیدم چیزی در چنته نداره و بند نافش هم به چند جا بدجور وصله.

      حذف
    3. کاوه جان درود
      بـله کاوه جان... شـما اشاره درستی کردید و هـمچین مـوردی مثل ایران نـبوده... اما برای هرچیزی میتونه یک بار اولی وجود داشته باشد ؛)

      از این نکـته اما اگر بـگذریم.. درست همین جاهـست که از نظر من با یک دوگانگی روبـرو میشویم... از طرفی در پی پادشاهی که "حـکومت" نـکند و فـقط نـماد باشد و از طرفی دیگر در پی شـخصی که وارد میدان شود و هماهنگ کند و رهبری کند و... اما نمیشه این دو خاصیت رو در یک نـفر جـمع کرد چون این دو خاصیت با هم در تضاد هستند.. رضا پهلوی یا باید پاش رو(اگر از نظر شخصیتی در توانش باشد) جای پای رضا شاه فقید بذاره... که دیگه نمیشه بعنوان پادشاه مشروطه معرفیش کرد و یا پا در راه یک پادشاه مشروطه بذاره.. که در این صـورت عـملکرد امروزش بسیار درست و مطابق با شـعارهاش هست.. اما تـوقع اینکه ابتکار عملی بدست بگیره و رهبری و هدایتی صورت بـده بـجا نیست!

      الـبته مـن هم مثل تـو درست نـمیدونم که ایـشون در پی تـوجیح فـسیلهای بـیمار 57ی که در عمل ثابت کرده اند عـمله و اکره حقیقی استعمار هستند و به هیچ صراطی هم مستقیم نمیشند، باشد... اما اینکه برای بدست گرفتن مـدیریت(رهبری.. هدایت.. یا هرچی دیگه اسمش باشه)قدم جـلو نمیذاره اتفاقن نـشاندهنده این هست که به اساس مشروطیت باور و سعی در اجرای درست اون داره!!

      ما باید مشخص کـنیم که آیا بدنبال یک دیکتاتور هرچند سپید هستیم یا بدنبال مشروطیت؟... چون اگر بدنبال مشروطیت هستیم پس از همین الان باید حساب نهاد پادشاهی رو با دخالت در امور روشن کـنیم...بی رودربایستی من اعتقاد دارم باید "مردم" رژیم رو ساقط کنند و تمام تلاشها از جانب مردم صورت بگیرد... و بعد از سرنگونی اگر اکثریت خواهان برقراری پادشاهـی مشروطه بود رضا پهلوی فقط در نـقش یک نـماد سمبلیک به ایران برگرده... و در غیر این صورت بـعنوان یک شــهروند ساده
      پاینده باشی

      حذف
    4. ترنم عزیزم بر خلاف چیزی که بسیاری از ایرانیان گمان میکنن مبارزه با یک حکومت ایدئولوژیک و فاشیستی لزومی نداره که در چهارچوب موازین دموکراسی باشه. مهم اینه که در چهارچوب خردگرایی باشه. قرار نیست همه یا حتی اکثریت به اون راه و روش مبارزه باور داشته باشن. مهم اینه که گروهی انسان آگاه باشن که چی میخوان و از چه راهی بهش میرسن.
      اگر من نوعی میخوام در فردای ایران نهاد پادشاهی به عنوان میراث ملی و نگاهبان هویت ملی و پیش برنده الگوی ناسیونالیسم مد نظرم در سرزمینم باشه و عدم وجودش رو سبب خیلی از چیزهایی میدونم که برای من بسیار ارزشمند هستن و رضا پهلوی کسی است که از دید من باید بر تخت پادشاهی بشینه معنیش این نیست که میخوام امروز هم که تختی برای نشستن نیست رضا پهلوی همون پادشاه مشروطه باشه. میشه امروز عملگرا و خردمند بود و در آینده مشروطه بود.
      بهترین الگو در این زمینه خوان کارلوس پادشاه امروز اسپانیاست که در دوره مبارزه با فرانکو بسیار فعال بود ولی پس از آن تبدیل به یک نماد سمبلیک شد.
      موضوع دیگه اینه شاهزاده رضا پهلوی به هیچ وجه نباید گمان کنه که متعلق به خودشه و باید بدونه که نماد اندیشه ناسیونالیسم ایرانی است.

      شاد باشی

      حذف
    5. کاوه جان درود به تو دوست خوب

      عزیزم.. حرف شما بسیار برازنده هست.. یک چیز رو البته باید در نظر گرفت که شرایط اون زمان خوان کارلوس در اسپانیا و شرایط خود جامعه اسپانیا با اکنون ایران تفاوت های اساسی داشته و دارد.. در اسپانیا فرانکو و همراهانش فــهمیدند که از اداره کشور بر نمیان و اونقدر پاتریوت و در عین حال با شعور بودند که با تـصمیم خودشون کارلوس رو برگردونند... در ایران اما شما هـنوز می بینید که شورشیان 57 در عمل بجای اتحاد با جریان فکری سکـولار و آزادیخواه مشروطه، ترجیحن دست در دست همراهان و همفکران خـمینی جلاد میذارند... تو خود حدیث مفصل بـخوان از این مجمل !
      در ایران امروز باید با زور حـکومت رو عـوض کرد در حالیکه در اسپانیا جنگ و جدلی برای این امر صورت نـگرفت.. رضا پهلوی نمیتونه هم لشگرکشی کند برای براندازی رژیم و هم بعدش پادشاه مشروطه باشد.. البته من از خـدام هـست که بـتونه.. اما همونطور که اول نوشتم این دو خاصیت با هم در تضاد هستند و نمیشه از یکنفر توقع داشت هردو رو در خودش جمع کرده باشد.

      پاینده بمانی

      حذف
    6. درود ترنم جان

      هیچ جایی شبیه جای دیگه نیست اما میشه به عنوان الگو مد نظر قرار داد. شرایط در همه جا متفاوته اما این بدان معنا نیست که نمیشه الگو برداری کرد. البته متاسفانه با این وضعیتی که من می بینم و این کج راهه ای که شاهزاده رضا پهلوی در پیش گرفته و التماس کردنش برای همراهی شماری فسیل و عقب مانده سیاسی شک ندارم که خوان کارلوس یکی از نوادر بوده اما این بدان معنا نیست که نمیشه هم امروز یک وزنه سیاسی و یک مبارز در قامت یک رهبر بود و هم فردا یک پادشاه مشروطه. شدنش میشه. در اسپانیا شد و به گونه دیگری در ژاپن هم شد اما واقعیتی که با توجه به داده هایی که از سوی شاهزاده برای ما میاد میشه بهش تاکید کرد اینه که این فرد نمیخواد یا نمیتونه این کارو بکنه و این سبب میشه که هر روز بیشتر ازش نا امید میشم و البته گمان میکنم خودش هم این رو میخواد و ترجیح میده افرادی مانند من رو از خودش برونه و هواداران تازه و مقطعی برای خودش جمع کنه و همونها پسفردا بر گور یک نهاد ملی و ناسیونالیستی مهم یعنی پادشاهی بشکن بزنن و شاهزاده هم باهاشون همراه باشه.

      شاد باشی

      حذف
    7. با درود بر ترّنم گرامی‌.ترّنم جان پیشنهاد می‌کنم مقاله بانو الاهه بقراط با نام شکل نظام سیاسی و هدف دموکراتیک ، را بخوانید که ایشان به درستی‌ از این سخن میگویند که بخشی از هواداران پادشاهی و هواداران جمهوری مستبد هستند و باید دمکرات‌های دو طرف باهم به اتحاد برسند تا در اپوزوسیون به یک نتیجه معقول برسیم.ترّنم جان به شخصه من همیشه با افسوس به جریان مشروطه نگاه می‌کنم چیزی که بعد از گذشت بیشتر از یک قرن هنوز به دنبال آن هستیم، مشروطه سیستمی‌ که به دست خودخواهان و زیاده خواهان به دست نابودی و فنا سپرده شد .ترّنم جان امیدوار هستم که روح مشروطه طلبی دوباره در جامعه ایرانیان دمیده شود اما من به شخصه بعید میدانم که حکومت آینده ایران مشروطه بشود اما در هر صورت من یک رای در صندوق دارم و آن رای به مشروطه است. ترّنم جان با پیشنهاد شما در رابطه با شهربانو فرح بسیار موافق هستم و اگر روزی همچین اتفاقی بیفتد از آن پشتیبانی‌ می‌کنم .به نظرم شهربانو درد ایران زمین را میدند و به درستی‌ درک میکنند این را در سخنان ایشان به درستی‌ می‌توان متوجه شد و چه زیبا میشود که در مشروطه یک بانو سنبل اتحاد بشود و ایرانیان ملکه داشته باشند.پاینده و پیروز باشید.

      حذف
  5. درود کاوه جان.

    من چندتا ایراد به شما و دیگر دوستان که اینجا کامنت گذاشتن دارم.
    اول اینکه، مصاحبه کردن با حتی کسانی که مخالف ما هستن اشکالی نداره. این روال میتونه آنها رو بیدار کنه و از رفتن به سوی دشمنی با ایران باز داره. شخصیت های زیادی بودن که در گذشته دشمن خاندان پهلوی بودن و انقلاب کردن در سال 57 اما به مرور زمان به اشتباه خود پی بردن و حتی شاهزاده را لایق رهبری اپوزوسیون میدانند چراکه بسیار دموکرات میباشد.

    این رفتار شاهزاد بسیار درست و بجا میباشد از نظر من و شاهزاده با این رفتار دموکرات میتواند حافظ میراث پادشاهی باشد. ما چه خوشمان بیاید و چه نیاید باید قبول کنیم که جامعه ایران متکثر میباشد و طیف های مختلفی از جمله جمهوری خواه هم حضور دارند و چه بسا خیلی از جمهوری خواهان بسیار میهن پرست تر از دیگران میباشند.
    به نظر من درست نیست که تنها یکسوری صحنه را نگاه کنیم و طرف دیگر را نبینیم.
    رفتار و منش آزادیخواهانه شاهزاده بسیار کارآمد و مثبت است و این رفتار بهتر از هرچیزی حافظ تاریخ، فرهنگ و میراث گذشتگان ما میباشد.

    بابک پارسی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بابک جان

      من هم مصاحبه کردن شاهزاده مشکلی ندارم اما اینکه شما فکر شخصی که بند نافش به یک یا چند جریان فکری است که از شنیدن نام پهلوی بدنشون به لرزه می افته با این مصاحبه ها تغییر رویه میدن و دیگه هر روز فحش نامه های خودشون و رفقاشون بر علیه شاهزاده منتشر نمیشه کمی خوش خیالیست دوست من.
      موضوع دیگه اینه که این مصاحبه های شاهزاده و تکرار چندین و چندباره همین پرسش و پاسخ ها در واقع سبب میشه که توده جامعه فکر کنن او هم یکی از همین سیاست بازهای دم دستی است و هرکسی هر لحظه بخواد مانند فشنگ به سوی میکروفون میدوه تا مصاحبه کنه و سخنان خودش رو دوبار تکرار کنه و این تکرار به مرور زمان سبب بی ارزشی اون سخنان میشه.
      نکته دیگه اینه که برای یک رهبر سیاسی بودن در جریان مبارزه با یک حکومت لزومی نداره که حتما با منش دموکراتیک عمل بشه. مهم خردمندی و عمل سیاسی تاثیرگزاره و شاهزاده متاسفانه انقدر خودش رو درگیر این گفتگوها و اثبات خودش به یک مشت عقب مانده کرده که فکر کرده کار اصلیش اینه.
      دیدگاه من درباره اکثریت قریب به اتفاق افراد و گروه هایی که خودشون رو در رسانه ها و سایت ها صدای جمهوریخواهی میدونن اینه که یک مشت فسیل سیاسی چپ و مصدقی و پسمونده جمهوری اسلامی هستن و در صحنه سیاسی جامعه ایران وزنی ندارن ولی این منش التماس گونه شاهزاده و عدم خودباوری او سبب میشه که شاهزاده از اعتبار خودش مرتب کم کنه و به اعتبار اونها اضافه کنه هرچند که مطمئنم بازهم اونها هیچ محلی از اعراب نخواهند داشت اما به مرور زمان و با این منش شاهزاده برگ شاهزاده دیگه ارزش و برندگی خودش رو از دست میده دوست من.

      حذف
  6. مصاحبه با نمایندگان دیگر جریانات فکری از سوی شاهزاده میتواند راهگشا در بسیاری موارد باشد. برای مثال وقتی مسیح علی نژاد از شاهزاده سوال های تکرای دوستانشان پرسیدند و فهمیدند که شاهزاده از هیچ سوالی فرار نمیکند و با شفافیت به آنها پاسخ میدهد، بی شک نظر خود را نسبت به جریان طرفدار شاهزاده عوض میکند و تنها یکطرف ماجرا را نمی بیند.
    ما باید یاد بگیریم که گفتگو و شفافیت و منش آزادیخواهانه تنها نیاز جامعه امروز میباشد و نه گفتمان چریکی و انقلابی و تروریستی از نوع مجاهدین خلق و فسیل های کمونیست 57.
    این است که از دید من شاهزاده با این منش دموکرات، حافظ تاریخ و میراث گذشتگان ما میباشند. البته منظور من گفتگو با کسانی نیست که به صراحت دم از تجزیه طلبی میزنند بلکه کسانی که کشورشان را دوست دارند اما طرفدار جریان پادشاهی نمیباشند.


    باتشکر
    بابک پارسی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوست عزیزم بابک جان اینکه شما گمان کنی مثلا خانم معصومه قمی اصلا از خودش نظری داشته که قرار باشه با یک گفتگو تغییر کنه اصلا باهات موافق نیستم.
      هزار سال هم بگوییم آزادیخواهیم و دموکراتیم و فقط از این کنفرانس های مسخره بذاریم دوست من و مزدوران این رژیم هم بهمون چسبیده باشن این رژیم سر جاش خواهد بود تا زمانیکه کنش سیاسی خردمندانه انجام نشه.
      این لزوما به معنای کار چریکی نیست. موضوع اینه که هدف و راه به رسیدن به هدف مشخص باشه و راه رسیدن به هدف با فرآیند دموکراتیک به سرانجام درست نمیرسه بلکه با خردورزی و اندیشه درسته که مشخص میشه حتی اگر همه اپوزیسیون مخالف اون باشن.
      جامعه ایران یک جامعه موج سواره دوست من و مطمئنا باش اگر به جای این همه لاس زدن با مشتی فسیل و مزدور با ده دوازده تا انسان متخصص به یک راه مشخص برسیم و اون راه نتایجی رو در گام های ابتدایی به دنبال داشته باشه به مرور جامعه و حتی مخالفین اون راه همراه میشن.

      پاینده باشی

      حذف
    2. درود به بابک پارسی

      در این زمینه با کاوه هم نظرم.... در 34 سال گذشته جـمهوری خواهان در عمل نشون داده اند که قابل اعـتماد نیستند.. بیشترشون جهان وطـنند و میهن پرستی براشون معنی و مفهوم نداره... در سال 57 به بختیار و در نـتیجه به ایران خیانت کردند و عملکرد های بعدیشون هم در راه دیگری نـبوده... خیال اینکه آقای مثلن گنجی یا نگهدار در فردای مـمکن، دوباره به منافع ملی ایران خیانت نمیکنند از دید من باطل هست... این آدمها وجـودشون از مخالفت با پهلوی و پادشاهی سرچشمه گرفته و با هیچ گفتگو و مصاحبه و سـند محضری هم تـغییر نـظر نمیدن هرچند که بـدروغ مـدعیش باشند... دیدم که میگما!! ؛)

      پاینده باشید

      حذف
    3. چیزی که در رابطه با مصاحبه ها فراموش کردم اشاره کنم این بود که الان 33 سال هست رضا پهلوی و هواداران مشروطه دارند چپ و راست به پرسشهای در این بین احمقانه شده(هرچی که زیاد تکرار بشه از دید من دیگه احمقانه هست) پاسخ میدند و سعی در روشنگری داشته و دارند.. اما باز می بینیم که همون پرسشها در جای دیگر و توسط فرد دیگر با جمله بندی دیگر تکرار میشه.. این دیگه لـوث کردن جریان هست و میشه خیلی راحت فـهمید که از این پرسشهای تکراری هدف رسیدن به پاسخ نیست.. حالا 6 ماه دیگه یکی دیگه میاد و همین پرستش رو در رابطه با یک گروه یا سازمان یا فرد دیگر مطرح میکند و باز پاسخ مشابه میگیره و باز چند ماه بعد دوباره روز از نو و روزی از نـو... پرسشهایی که 33 ساله دارند پاسخ داده میشند اما در اصل کسی حـاضر به فـهمشون نیست (یا قادر به فهمشون نیست) تنها اسباب درجا زدن هستند و وقت تلف کردن.. که گویا تنها خـواسته یا بهتر بگم تـنها هـــنر ِ جـمهوریخواهان هست !

      پاینده بمانید

      حذف
  7. درود دوباره و سپاس از ترنم گرامی.

    منظور من از جمهوریخواهان، هیچگاه امثال نگهدار و گنجی نبود. اینا شدند انگار نماد جمهویخواهان در حالی که اینجور نیست. خیلی ها هستند که جزء فسیلهای 57 نیستند. طرفدار تشکیل شورای ملی هستند و به هیچ وجه هم در 28 مرداد گیر نکرده اند. در وبلاگ من بچه های زیادی بودند که نظر میدادند و حتی رضاشاه رو قهرمان ملی میدونستند ولی جمهوریخواه بودند و انتخاب نوع حکومت رو بر عهده مردم معرفی میکردند. شخصیت هایی امثال حسن داعی هم زیاد هستند که رابطه ای با فسیل های 57 و کمونیست ها ندارند. حرف من اینه که همه جمهوریخواهان که مصدقی ها و کمونیست ها نیستند.
    منم موافقم که حرف زدن و نشست و برخواست کردن با کسانی که تمامیت خواه هستند و نوع نظام را از الان جمهوری میدانند مثل کمونیست ها، تجزیه طلبان و چریک های بازمانده از 57 نباید صورت گیرد ولی همه جمهوریخواهان که جزء اینها نیستند. این رو باید دقت کردو

    کاوه جان. ما نباید سیستم حذف کردن نیروها رو در پیش بگیریم بلکه باید نیروها رو به طرف خودمون جذب کنیم تا اثر بیشتری داشته باشیم. اینکه ما همه جمهوریخواهان رو مزدور بدونیم اصلا درست نیست. گروهها و شخصیت های زیادی هستند که ملی گرای واقعی هستند و دغدغه اصلی خود رو تاریخ و فرهنگ ایرانی میدونند اما شاید طرفدار پادشاهی نباشند ولی با طرفداران پادشاهی هم مشکلی ندارند. ما باید اینا رو به سمت خودمون جذب کنیم تا بتونیم علیه اون کسانی که تمامیت خواه هستند بایستیم. گروه هایی مثل کمونیست کارگری که دبیر اون گروه علنی به کوروش بزرگ توهین میکنه. ما باید علیه این گروه و دیگر فسیل های 57 بایستیم. نه اینکه همه شخصیت ها رو فسیل 57 و مصدقی بدونیم در حالی که اصلا اینجور نیست.

    یکی از دلایلی که بسیاری از مردم از خارج کشوری ها بیزار هستند و درست هم میباشد، این است که همه را از نوع تروریست های مجاهدین خلق و چریکهای 57 میدونند. اینه که مردم از فعالیت علیه این حکومت بیزار شدند.
    دیگه گذشته دوران اینکه یک گروه بشینه توی یک اتاق و برای یک ملت تصمیم بگیره به اسم نجات کشور و کار سیاسی. دیگه این کلاه ها سر مردم نمیره.
    همانطور که شاهزاده در برنامه افق گفتند، هر کار سیاسی باید سه جنبه داشته باشه:1- شفافیت 2- پرهیز از خشونت 3- حمایت مردمی. کاری که شاهزاده به درستی در پیش گرفته و یک تنه مبارزه علیه حکومت رو به جریان انداخته. این است که از شاهزاده شایسته رهبری مخالفین جمهوری اسلامی رو داره و به گفته یکی از فعالین سیاسی، یک سرمایه ملی است که نظیرش رو در این سالها نداشته ایم. شاهزاده داره راهی رو باز میکنه که پرونده گروه های چریکی و انقلابی و تروریستی رو برای همیشه می بنده.
    پس اینجاست که باید بگوییم زنده باد شاهزاده.

    با تشکر کاوه جان
    اگر اشتباهی در کلمات است، بخاطر سریع نوشتن است. عذرخواهی مرا بپذیرید.

    بابک پارسی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بابک جان من نخواستم کسی رو حذف کنم دوست خوبم. من تنها وجه قالب (نه تمامیت) جریاناتی رو که خودشون رو جمهوریخواه معرفی میکنن اون هم از دید خودم بیان کردم. حال شما باور دیگری داری بسیار هم خوب.
      ببین دوست خوبم شاهزاده یک شخصیت سیاسیه و طبیعتا باید از این سخنان زیبا بگه کما اینکه هر رهبر سیاسی از عقب مانده ترین تا مدرن ترین کشورهای دنیا اینگونه سخنان رو میگه اما یک واقعیتی هست در جامعه ای با شرایط امروز ایران همه این سخنان زیبا مانند شفافیت و حمایت مردمی و این دست واژگان زیبا بدون عملگرایی پشیزی ارزش ندارن دوست خوبم یعنی شاهزاده اگر دقیقا هنوز مشخص نکرده که از چه راهی میخواد به هدف برسه و اون رو واگذار کرده ببینه اکثریت چی میگن و با دموکراسی یک راه مناسب انتخاب بشه ارزش کارش از یک فرد یا گروه سیاسی که دقیقا همون هدف رو در ذهن دارن و دقیقا میدونن که از چه راهی میخوان به اون هدف برسن کمتره. شاهزاده دوره ای افتاده بود روی دور سکوت و امروز از اونور بوم افتاده روی دور حرف زدن و مصاحبه کردن و متاسفانه لاس زدن با یک مشت فسیل سیاسی برای دموکرات نشون دادن خودش.
      دوست خوبم ایران داره نابود میشه و فرصت این بازیهای کودکانه و شعارهای زیبا و پوپولیستی نیست. فرصت عمله.
      به روشنی من روزی رو میبینم که شاهزاده بگه که پادشاهی در آینده ایران جایی نداره و من یک شهروند عادی هستم و هم برگ خودش رو بسوزونه و هم این رژیم رو بیمه کنه برای سالهای دراز.
      پوپولیسمی که واقعیت اینه که دموکراسی خواه نا خواه با خودش داره یک رهبر سیاسی رو وادار میکنه که از این شعارها بده اما واقعیت اینه که شاهزاده یک شهروند عادی نیست و وزن اجتماعی داره و از اون مهمتر اینکه میراث دار یک خاندان میهن پرست در تاریخ ایرانه. اینکه بیاد خودش رو از پدر و پدربزرگش جدا کنه یعنی مرگ خودش و مرگ پادشاهی و جریان ناسیونالیسم ایرانی.

      حذف
    2. درود به شما

      البته که تمام هواداران جمهوری از فسیل های 57 نیسـتند...اما شما بگیداین وطن پرستان هوادار جمهوری چـند درصد ِ کل ِ مدعیان جمهوریخواهی رو تشکیل میدند؟؟

      دوست گرامی... شـعار دادن بسیار اسان هسـت بخصوص در کشوری که مردمش حافظه تاریخی نـدارند.. آیا بـجز این بود که هـمینها با خیانت به بختیار بـهترین موقعیت (اگر نخوام بگـم تـنها موقعیت) برای اصلاح کردن حکومت محمدرضا شاه و نـجات ایران رو فـقط بخاطر نادانی و جاه طلبی خودشون از بین بردند؟
      آیاهـمینها نیستند که بـجای مبارزه با خرافات اسلامی و رژیم آدمکش حاکم هـنوز زیر عـلم 28 مـرداد سینه میزنند؟ و هروقت پایی دست میدهد عـملن در کنار برادران عــرزشی (و البته جمهوری خواه) خـودشون دلی از عزای عقده هاشون در میارند؟؟

      اگر مردم عادی کوچه و خیابان خیلی چیزهارو فراموش کنند برشون عیبی نیست اما ماها بعنوان کسانی که شاید 4 تا کتاب بیشتر از اون زن خانه دار با 5 تا بچه خونده ایم که دیگه نباید خـودمون رو گول بـزنیم.

      در ضمن در تایید نوشته کاوه گرامی... در رابطه با دوست آگاه و دانشمندم "شناخت".. لازم هست خـدمت شما عرض کـنم که صــابون "جـمهوریخواهان" همین تازگیها به جـُرم هواداری از رضا پهلوی به تـن ایشون خورده و حالا حالا ها ضد پهلوی بودن به ایشون نـمی چـسبد :))

      اما خـود من هم مثل ایشون اعتقاد دارم که پادشاهی نـهادی با ارزش تر از این هست که اجازه بـدیم در صورت نـبود ِ "پهلوی" ها بدست فراموشی سپرده بشه و یا از بین بـره... و این هیچ مغایرتی با قبول اینکه پادشاهان پهلوی بهترین و میهن دوست ترین پادشاهان چند صد سال گذشته بوده اند نــدارد.

      پاینده بمانید بابک گرامی

      حذف
  8. جوابی به شناخت گرامی:

    آقای محترم، تمام اعتبار سیستم پادشاهی به خاندان پهلوی است. من شک دارم که شما طرفدار پادشاهی باشید و فکر کنم که با این عنوان میخواهید خاندان پهلوی رو بکوبید. و گرنه هرکسی که ذره ای وجدان داشته باشه میدونه که رضاشاه بزرگ و محمدرضاشاه چه خدماتی کردند و ما به آنها مدیون هستیم. اگر خاندان پهلوی نبودند الان من و شما داشتیم به صورت قبیله ای زندگی میکردیم و هیچ چیز نداشتیم.
    امثال شاهان قاجار هم پادشاه بوده اند. آیا باید به آنها هم افتخار کرد چون پادشاه بوده اند؟ اگر خاندان پهلوی کارنامه درخشانی در میهن پرستی و تلاش برای آبادانی میهن نداشتند، چه بسا امروز سامانه پادشاهی، طرفدار آن چنانی نداشت و یک پرونده بسته شده بود.
    این است که شما و من و همه ایرانی ها مدیون این خاندان هستیم و اگر آنها نبودند، سیستم پادشاهی هیچ آبرویی نداشت چراکه شاهان قبل از پهلوی بجز یک یا دو نفر جز خیانت به این خاک در این 1400 سال نداشته اند.

    چطور کسی میتونه خودش رو هوادار پادشاهی معرفی کنه ولی خدمات خاندان پهلوی رو نبینه در ایران.

    بابک پارسی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بابک جان من با دوستمون شناخت آشنایی دارم و میدونم که ارزش خدمات ایران سازان پهلوی رو میدونه و بهشون ارج میذاره.
      چیزی که ایشون میگه در واقع راهیه برای روزی است که شاهزاده در این پرتگاهی که به گمان من با نا آگاهی خودش داره بهش نزدیک میشه.

      حذف
  9. کاوه جــان.. بــقول اسدالله میرزا که به سعید میگفت مجبور میشه کار و زندگیشو رها کند و فقط بشینه هروقت خواستگار واسه لیلی اومد یک لـگد به ناموسـش بزنه... حالا هم رضا پـهلوی انگار باید مبارزه با جـمهوری اسلامی رو رها کـند و تـمام هـم و غـمش رو بذاره روی پاسخ دادن به پـرسشهای ناتـمام و تـکراری هواداران جـمهوری... :))
    خــدا شفا بده
    یارو داره تـو کشورشون عـلنی وسط روز روشن تـجاوز میکند و آدم میکشد و میدزده... اینها ناراحت این هستند که چهارنفر دور هم جـمع شدن و عـکس رضا پهلوی رو زدند رو تابلوشون

    بـیخود نـگفتن عـقـل که نـباشه جـان در عـذابه

    پاسخحذف
  10. ترنم جان به گمان من هدف از این پرسش ها چیز دیگست.
    زمانیکه یک رهبر سیاسی سخنان خودش رو مرتب تکرار میکنه به مرور زمان از ارزش اون سخنان کم میشه و شمار بسیار زیاد مصاحبه های اون فرد اون رو تبدیل به یک عنصر معمولی می کنه و از وزن سیاسی و اجتماعیش کم میکنه و این چیزیه که شاهزاده و اون مشاوران کذاییش یا براشون مهم نیست یا بهش آگاه نیستن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. صـد در صد کاوه جان.. شکی ندارم که طرح کردن پرسش های احمقانه کاملن هدفدار و عـمدی هستـش... اگر نه در خـانه اگر کس هست یک حرف بس است ؛)

      شاهزاده حداقل در 25 سال گذشته نشون داده که حرفش یکی بوده و هست و به اندازه لازم و کافی هم شفاف سازی کرده... حالا هر روز یک نـنه قـمری برای مطرح کردن یا مطرح موندن خودش، شاید هـم برای چـاپلوسی یک جریان فکری خاص فعل و فاعل دوتا پرسش رو جابجا میکنه و میکندش موضوع داغ گـفتگوی مجالس... با یک تیر دو نشون میزنند.. هم سر مردم رو بجای درگیری با مضوعات اساسی به اینکه چرا پاسخ داد و چرا پاسخ نداد گرم میکنند و هم بقول خـودت طرف رو کم کم در حد یک عنصر معمولی پایین میارند.َ

      پاینده بمانی

      حذف
  11. با درود به دوست خوبم كاوه

    تو منو ميشناسي و خوب از افكار من آگاهي. ميدوني كه تنها دغدغه من زنده نگه داشتن ميراث گذشتگان و تاريخ بزرگمان است و جز اين دغدغه اي ندارم. همه بايد پشت شاهزاده باشيم و از او حمايت كنيم چراكه او تنها اميد ماست براي رسيدن به خواسته هايمان و نجات دادن ميهن.
    من با نظرات تو موافقم و خودت ميدوني كه چقدر از فسيل هاي 57 بيزارم.
    سپاس از تو و دوست عزيزمان ترنم گرامي.
    پيروز باشيد.

    بابك پارسي

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود

      بابک عزیزم من اصلا جسارت نکردم و بگم تو منظور بدی داری اما دوست خوبم حمایت از یک شخص و از اون مهمتر حمایت از یک اندیشه به معنای این نیست که همیشه تاییدش کنیم و مداحیشو بکنیم دوست من. گاهی حمایت اینه که هواداران یک شخص او را ببرن زیر شلاق نقد و بفهمونن بهش که او تا زمانیکه نام پهلوی رو یدک میکشه نه یک شهروند عادی است نه متعلق به خودشه بلکه میراث داران یک اندیشه ناسیونالیستی مدرن در ایرانه دوست من.

      شاد باشی

      حذف

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران