پانزدهم مرداد بیست و یکمین سالروز ترور دکتر شاپور بختیار به دست اجرا کنندگان اسلام ناب محمدی است.
دکتر بختیار تحصیلات خود را در زمینه حقوق و علوم سیاسی پشت سر گذاشت. یکی از نکات جالب زندگی او حضور در ارتش فرانسه برای استقلال فرانسه و همینطور حضور در جنگ داخلی اسپانیا است.
من شخصا امروز با شماری از اقدامات و دیدگاه ها و حتی سخنان و اعتقادات این مرد مخالفت دارم ولی یک چیز سبب شده که همیشه برای او به عنوان یک انسان میهن پرست ارزش قائل باشم و آن این است که او زمانیکه سرزمینش را در خطر دید به جای آنکه به مانند روشنفکرنمایان آن دوره و سیاسیون بی فکر و نان به نرخ روز خوری مانند بازرگان و سنجابی و سایر این (ضد) ملیون با موج همراه شود و از آن خودکشی ملی دفاع کند در برابر موج ایستاد و برایش هم مهم نبود که همفکران سابقش درباره او چگونه قضاوت می کنند. او کشورش را در خطر دیده بود و وظیفه خود می دانست که کاری در جهت نجات میهنش انجام دهد. نکته جالب و یا بهتر است بگویم تاسف آور این است که جبهه (ضد) ملی پس از مرگ او تازه او برایش ارزشمند شد و امروز هم تقریبا به سایت هر کدام از شاخه های آن مراجعه تصویر دکتر بختیار را آنجا می بینیم. انگار نه انگار که همین تشکیلات بود که پس از توافق بختیار با محمدرضا شاه بر سر نخست وزیری بر علیه او بیانیه داد و او را اخراج کرد و انگار که همین تشکیلات و همینطور شاخه کمی مذهبی تر آن یعنی نهضت آزادی بودند که آغوش گرم سید روح الله خمینی را به بختیار ترجیح دادند.
البته این بی شرمی ها دیگر چیز عجیبی نیست و گویا برای همه طبیعی شده.
پس از به قدرت رسیدن دستگاه آخوندیسم شیعه نیز دکتر بختیار از جمله نخستین افرادی بود که تصمیم به انجام کار تشکیلاتی بر علیه این جمهوری پربرکت گرفت و به سبب اعتباری که در کشور فرانسه داشت تا حد زیادی مورد توجه رسانه ها هم بود و همین سبب شد که نام او نیز در لیست ترور اجرا کنندگان اسلام ناب محمدی قرار گیرد.
شانزدهم مرداد نیز بیستمین سالروز ترور وحشیانه هنرمند ملی و متعهد فریدون فرخزاد به دست اجرا کنندگان اسلام ناب محمدی است.
این بزرگمرد درگذشته را می توان مصداق یک هنرمند ملی دانست. زمانی که او را با افرادی مقایسه می کنیم که امروز می گویند ما سیاسی نیستیم تا بلکه چند کنسرت بیشتر در دوبی و ترکیه داشته باشند می فهمیم که فرخزاد در کجا بود و اینها در کجا هستند.
فریدون فرخزاد تحصیلات خود را در علوم سیاسی انجام داد و موضوع پایان نامه اش نیز درباره تاثیر مارکسیسم و اصولا اندیشه چپ بر کلیسا و ساختار مذهبی بود و چپ و مارکسیسم را بسیار بسیار بهتر از چپول های ایرانی آن زمان و امروز میشناخت و خود را یک سوسیال دموکرات می دانست.
پس از این انقلاب نکبت بار فرخزاد در بیرون از ایران به فعالیت بر علیه این جمهوری پر برکت و فعالیت در راه میهن مشغول شد و همین فعالیت ها نیز سبب شد که سر انجام بیست سال پیش در چنین روزی به دست دژخیمان اسلام ترور شود.
فرخزاد در کنار آخوندها و دستگاه مذهبی حاکمه خود را کاملا از کسانی که این نکبت اسلامی را برای ایران آفریدند جدا می کرد و حتی در یک سخنرانی خود خطاب به کسانی که می گویند ما جمهوری می خواهیم با لحنی قاطع گفت : (( برید تو جمهوریتون در ایران زندگی کنید. این جمهوری شماست که امروز در ایران حاکمه)). بخشی از این سخنرانی بسیار جالب فریدون فرخزاد را می توانید در قالب صوتی از اینجا دانلود کنید. فرخزاد به واقع یک پادشاهیخواه راستین بود و حتی ترانه ای به نام پادشاه برای شاهزاده رضا پهلوی خوانده بود که می توانید از اینجا آن را مشاهده کنید. با این سخنان زنده یاد فرخزاد و دیدگاه ها و سخنان و عملکرد برخی از این شبه دموکرات های جمهوریخواه و پهلوی ستیز که امروز شاهد آن هستیم و جالب است که برخیشان نیز خیلی از فرخزاد یاد می کنند می توان پیش بینی کرد که در صورت زنده ماندن فریدون فرخزاد این پهلوی ستیزان چگونه او را به صلیب می کشیدند.
یکی از برنامه های بسیار جالب فریدون فرخزاد برنامه ای بود که در لندن به همت خردمند درگذشته رضا فاضلی برگزار شد و فریدون فرخزاد در آنجا سخنانی گفت که برای همیشه در تاریخ ماندگار شد. او نخست از رضا فاضلی به نیکی تجلیل کرد که می توانید فایل تصویری این بخش از سخنانش را از اینجا دانلود کنید. البته این ویدئو در یوتیوب هم بود که به برکت پهلوی ستیزان حذف شد و در ادامه این برنامه فرخزاد سخنان بسیار جالب و شنیدنی در قالب طنز پیرامون رساله خمینی گفت که می توانید از اینجا آن را مشاهده کنید.
یکی دیگر از سخنان فرخزاد که بسیار جالب بود و جنجال به پا کرد سخنرانی او درباره نخستین رئیس جمهور اسلامی ابوالحسن بنی صدر (بنی سگ) بود که می توانید این سخنرانی را نیز از اینجا مشاهده کنید.
در آن سو نیز فرخزاد یک انسان میهن پرست به معنای حقیقی کلمه بود و در دوران جنگ ایران و عراق چندین بار با تلاش و هزینه شخصی به عراق رفت و به کودکان و نوجوانان ایرانی اسیر شده در عراق کمک کرد.
به هر حال قرنهاست که در این سرزمین میهن پرستان کشته می شوند یا سقوط می کنند و ما ایرانیان هم در زمانی که آنها نیاز دارند حمایتشان نمی کنیم و تنها پس از مرگشان به یادشان می افتیم. این سنتی بوده که تا همین نسل پیش هم بوده. امیدوارم نسل ما اینگونه نباشد و آنگونه که شایسته و بایسته است از میهن پرستان حمایت کند.
یاد این دو میهن پرست گرامی و راهشان پر رهرو باد.
پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی
15 مرداد 2571
درود به کاوه گرامی
پاسخحذفبا اجازه شما در دنباله لینک شد... پاینده باشی
تـرنم
درود بر تو ترنم جان
حذفنیازی به اجازه نیست دوست خوبم. شما و هر کدام از دوستان آزادید نوشته های این حقیر رو اگر در حدی میدونید در هر جایی لینک کنید.
پاینده باشی