درست در زمانیکه شورای ملی از ایرانیان برای امضای اصول پیشنهادی خود دعوت به عمل می آورد و می رود تا برای نخستین بار یک تشکیلات فراگیر علیه این جمهوری پربرکت شکل بگیرد به یکباره دو حزب دموکرات و کومله کردستان بیانیه ای مشترک را منتشر می کنند. بیانیه ای که جای جای آن بوی فاشیسم و نژادپرستی و ضد ایرانی بودن را می دهد و جالب این است که این احزاب و اصولا بیشتر احزاب محلی نیروهای ملی و ناسیونالیست ایرانی را محکوم به نژادپرستی می کنند در حالی که نیروهای ملی چیزی جز حاکمیت ملت ایران (که همه ایرانیان فارغ از زبان و دین و نژادشان را شامل می شود) بر سرزمین ایران نمی خواهند ولی این احزاب محلی نه برای ملت ایران بلکه تنها برای بخشی از ایرانیان که با آنها زبان مشترک و نژاد یکسانی داشته باشند فعالیت می کنند و این فعالیتشان هم تنها در جهت تکه پاره کردن ملت ایران و ملت سازی های جعلی و صد البته چندپاره کردن خاک ایران است و من شخصا بعید می دانم که این جماعت و این احزاب و گروه ها و فرقه های محلی دلشان برای هم میهنان کرد و آذری و خوزستانی ما بسوزد.
اساسا در این بیانیه ایران و ملت ایران هیچ جایگاهی ندارند و خطاب این بیانیه تنها و تنها هم میهنان کرد ما هستند و در واقع این احزاب با سواستفاده از نام هم میهنان کرد ما و البته ملت سازی جعلی خود می خواهند اهداف ضد ایرانی خود را پیش ببرند.
به دنبال این بیانیه نیروهای ملی که دل در گرو تمامیت ارضی ایران دارند به گونه های مختلف واکنش نشان دادند و از سوی دیگر سایر دشمنان آب و خاک ایران نیز بیانیه هایی ارائه دادند که برای نمونه می توانید اطلاعیه حزب تضامن دموکراتیک اهواز را مطالعه کنید و همچنین جمعی که خود را آزادیخواهان و فعالان مدنی کردستان معرفی کردند دیگر تیر خلاص را زدند و در بیانیه ای آشکارا گفتند : ادامه حیات در چهارچوب مرزهای ایران برای ملت کرد غیر ممکن شده !
تمامی این دست تحرکات قومی در کردستان و آذربایجان و تا حدی هم در خوزستان و بلوچستان و اینگونه ملت سازی های جعلی در درون ایران یک پیروز خواهد داشت و آن بی گمان جمهوری پربرکت اسلامی است و دلیل آن نیز مشخص است زیرا بسیاری از ایرانیان حتی با وجود تنفر و مخالفت صد در صد با این رژیم هیچگاه تن به تکه پاره شدن ایران نخواهند داد و رژیم از حس ناسیونالیسمی که در بند بند وجود ملت ایران نهفته است به سود خود استفاده خواهد کرد و جامعه ایران طبیعتا در یک قمار سرنوشت ساز میان ماندگاری جمهوری اسلامی و جدا شدن بخشهایی از خاک ایران ماندگاری این رژیم را انتخاب خواهد کرد زیرا برای بسیاری از ایرانیان تمامیت ارضی ایران خدشه ناپذیر و غیر قابل گفتگو است همانگونه که در زمان حمله عراق به ایران بسیاری از دلاوران ارتش ایران با وجود دشمنی و تنفر از این رژیم رفتند و از آب و خاک ایران دفاع کردند و البته آن دفاع جمهوری اسلامی را تا سالها بیمه کرد اما آنها ماندگاری این رژیم را به تصرف خاک ایران از سوی بیگانه ترجیح دادند و این ویژگی هر میهن پرست ایرانی است.
امروز نیز به همین شکل است. حتی جمهوری اسلامی گاهی به میان کردها یا بلوچ ها یا آذری ها یا هر بخش دیگری از ملت ایران می رود و جنایاتی را در میان آنان انجام می دهد تا بتواند تعصبات قومی را تحریک کند و سیاسیون قوم گرا نیز با فعالیت های خود خواسته یا ناخواسته (که به گمان در بسیاری از موارد با هماهنگی خود رژیم است) آب در آسیاب این رژیم می ریزند و برای بخشی از ملت ایران توجیه منطقی در جهت ماندگاری این رژیم را درست می کنند.
با اینگونه فعالیت ها و تحرکات قومی و ملت سازی های جعلی جمهوری اسلامی امروز می تواند ادعا کند که اگر در قدرت نباشد ایران تکه تکه خواهد شد و واقعیت این است که حداقل بخشی از ملت ایران به دلیل همین خیانت ها و سخنان ضد ایرانی سیاسیون قوم گرا این گفته را خواهند پذیرفت و در جهت سقوط این رژیم تلاش نخواهند کرد آن هم در شرایطی که هر روز ماندگاری این دستگاه خلافت اسلامی برای ایران و ایرانی زیانبار خواهد بود.
پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی
بیست و سوم شهریور 2571
درود كاوه
پاسخحذفاگر از روز اول به جاي راه دادن اين گروه ها و احزاب تجزيه طلب و ضد ايراني به محافل اپوزوسيون، آنها را از خود دور كرده بودند مخالفين جمهوري اسلامي و به اينها بها نداده بودند، شاهد اين چنين گستاخي هايي نميشديم از طرف اين تجزيه طلبان بي خرد. متاسفانه ما فريب حرفهاي خوب و قشنگ آدمها را ميخوريم و فكر ميكنيم كه اينها واقعا به فكر ايران هستند.
من حاضرم صد سال ديگر زير بيرق جمهوري اسلامي زندگي كنم به جاي همسو شدن با اين گروه هاي ضد ايراني.
درود بردیا جان
حذفمتاسفانه بیشتر این بدبختی ها و نفوذ و نشست و برخاست این ایران فروشان با اپوزیسیون از زمانی آغاز شد که سخن از فاجعه ای به نام فدرالیسم در ایران گفته شد و متاسفانه گروهی از افرادی هم که قصد و نیت بدی نداشتند با سخنانی مانند اینکه فدرال بشیم میشیم مانند آمریکا فریب این جریانات ضد ایرانی رو خوردن. حتی ذره ای فکر نکردن که فدرالیسم در آمریکا و اصولا هر جایی که توش موفق بوده چگونه پیاده شده و چه سیر تاریخی داشته.
حتی با کمال تاسف میگم که شاهزاده رضا پهلوی هم در دوره ای سخن از فدرالیسم گفت که البته بعدا خوشبختانه از این دیدگاه خود برگشت.
این احزاب و فرقه ها و گروه های محلی در جایی قدرت پیدا کنن کمر به نابودی ایران میبندن. نمونه هاش رو هم داریم در تاریخ معاصرمون. از میرزا کوچک خان و شیخ خزعل تا قاضی محمد و پیشه وری.
شاد باشی. پاینده ایران
تعیین سرنوشت" یک حق است. این حق را هیچ حزب و گروه و شخصیت سیاسی چه در حاکمیت یا در خارج از حاکمیت نمی تواند به ملتی بدهد یا از او بگیرد. ماندن داوطلبانه در چهار چوب مرزهای جغرافیائی یک سرزمین انتخاب آزاد یک ملت است که البته امری ابدی و لایتغییر نیست. هر ملت در هر زمان بنا به منافع خودش تشخیص می دهد که ماندن یا نماندن در یک جغرافیای سیاسی به نفع او هست یا نه. اینکه یک دولت و حاکمیت یا فرد یا افرادی و یا گروه یا احزابی، چه در حاکمیت یا خارج از حاکمیت، بخواهند با تاثیر گذاشتن بر مردم یک منطقه آنها را در جهت خواسته های خود تحریک کرده یا به آنها جهت دهند به بازی قدرت این نیرو ها بر می گردد. در شرایط آزاد و دمکراتیک و به دور از ترس و هراس و اتهام و برچسب و در شرایطی که مردم یک منطقه حقوق شهروندی برابر با دیگر مردم ساکن در یک سرزمین داشته باشند، خود بهتر می دانند که چه تصمیمی منافع دراز مدت آنها را تضمین می کند. اگر مردم کردستان یا هر بخش از سرزمین ایران خواسته ها و منافع خود را در چهار چوب جغرافیای سیاسی ایران تضمین شده ببینند چه نیازی دارند که بخواهند جدا شده و مستقل باشند. و اگر هم به هر دلیل بخواهند که جدا شده و مستقل باشند هیچ نیروی دولتی و رسمی یا غیر رسمی نمی تواند آنها را از این حقِ انتخاب آزاد و داوطلبانه ی شان محروم کند.
پاسخحذفدقیقا برای تائید و پذیرفتن همین حق و برای جلوگیری از هرگونه جنگ و خونریزی است که یک سیستم فدرال می تواند راه حل مناسبی برای کشور ایران باشد. فدرالیسم یکی از اشکال یک حکومت دمکراتیک است که مشخصه آن عدم تمرکز و تقسیم قدرت و مسئولیت به اجزاء سیستم فدرال می باشد. این سیستم روح مشارکت را از پائین به بالا تقویت کرده و با به رسمیت شناختن حقوق مردم و قدرت تشخیص آنها برای تصمیم گیری در امور خودشان بطور ساختاری مانع از یک دیکتاتوری می شود. هدایت و تصمیمگیری از مرکز مردم یک منطقه را فاقد قدرت تشخیص دانسته و با به عهده گرفتن "قیومیت" آنان عملا تدام دهنده فلسفه ولایت فقیه خواهد بود.
اینکه هر شهروند ایرانی باید به طور مساوی از حقوق شهروندی برخوردار باشه هیچ اختلافی سرش نیست اما نکته اینه هیچ بخشی از ملت ایران به تنهایی صلاحیت نداره درباره حتی یک نقطه خاک ایران تصمیم بگیره. همه ایران برای همه ایرانیانه و ساکنان هیچ بخشی به تنهایی مالک اون بخش از خاک ایران نیستن و اصولا به تنهایی ملت نیستن که بخوان دربارش تصمیمی بگیرن. اونها بخشی از ملت ایران هستن.
حذففدرالیسم و فدرال بازی در ایران یک فاجعه می آفرینه و به فرض محال فردا روزی که ایران فدرال شد هرکسی در هر گوشه ای به خودش اجازه میده داعیه استقلال داشته باشه.
فدرال شدن ایران در واقع چیزی جز حماقت نیست. کسی کشور یکپارچه رو تکه تکه نمیکنه تا حکومت های محلی به وجود بیان بلکه فلسفه فدرالیسم اینه که حکومت های محلی به هم می پیوندن تا یک کشور بزرگ و یک حکومت مرکزی داشته باشن. نواختن شیپور از سر گشاد نتیجش یک فاجعه ملی برای ایرانه.