۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

شاهزاده گرامی برخی سخنان شما تنها سبب چند دستگی میان هوادارانتان می شود


من در خانواده ای بزرگ شدم که در عین اینکه همیشه عشق و محبت در آن وجود داشته اما مخالف و گاهی حتی دشمن خانواده پهلوی بودند و من هم به مانند بسیارانی دیگر تا دوران نوجوانی دنباله رو باورهای خانواده ام بودم و البته شستشوی مغزی و دروغهایی  که درباره پهلوی ها در مدارس این جمهوری پر برکت گفته می شد نیز تاثیر بسزایی در دیدگاه من درباره دوره پهلوی و خاندان پهلوی تا آن دوران داشت تا اینکه علاقه یا بهتر است بگویم شیفتگی من به تاریخ سبب شد که تاریخ معاصر سرزمینم را از منابع مختلف و از دیدگاه های متفاوت مطالعه کنم و آن زمان بود که دو پادشاه ایران ساز و درگذشته پهلوی برایم تبدیل به دو تن از میهن پرست ترین ایرانیان و رقم زننده یکی از دوره های درخشان تاریخ ایران شدند و همیشه افسوس میخوردم و میخورم که سرزمینم دیگر آن قدرت و اعتبار دوره پهلوی را ندارد و این برایم تبدیل به یک آرزو شد که نهاد پادشاهی به عنوان به عنوان یک میراث ملی و تاریخی و نهادی که با هویت ملی ایرانیان سخت گره خورده است دوباره به سرزمینم بازگردد و همچنین عدم این بازگشت را عامل قطع جریان ناسیونالیسم ایرانی یا ناسیونالیسم هویت محور (این نامی است که خودم روی این جریان گذاشته ام) در ایران زمین می دانم و مشخص بوده و است که شخصی که می تواند این نهاد را نمایندگی کند ولیعهد پیشین ایران و فرزند محمدرضا شاه فقید یعنی شاهزاده رضا پهلوی است.
در طول سالها همواره از این موضوع افسوس می خوردم که شاهزاده آنچنان که باید و شاید فعالیت سیاسی در راه مبارزه با این رژیم ندارد و خوشبختانه سرانجام شاهد بودیم که از سه چهار سال گذشته فعالیت سیاسی او نسبت به گذشته بسیار پر رنگ تر شده است.
اما چیزی که سبب شد من تصمیم بگیرم این چند خط را بنویسم سخنانی است که اخیرا شاهزاده مرتب تکرار می کنند و آخرین نمونه آن آدینه شب گذشته در گفتگو با آقای شهرام همایون بود.
ایشان به تازگی و مرتبا تکرار می کند که برخی افراد که خود را هوادار او معرفی می کنند قصد ضربه زدن به او را دارند (نقل به مضمون) و حتی در گفتگویی که چند ماه پیش با نویسنده گرانقدر سرزمینمان بانو الهه بقراط داشتند تاکید کردند که هوادارانش باید آنگونه رفتارکنند که مد نظر اوست. در واقع می توان از گفته های ایشان در آن گفتگو اینگونه برداشت کرد ایشان به جای هوادار گروهی مرید و پیرو می خواهد و البته به دلیل آنکه فرهنگ زشت مرشد و مرید پروری در جامعه ایران وجود پر رنگی دارد بسیاری از کسانیکه خود را هوادار او می دانند هم نا خود آگاه رفتار خود را با گفته های شاهزاده منطبق می کنند اما من و بی گمان شمار دیگری از دوستداران او مرید او نیستیم و منتظر نیستیم که ببینیم مرشدمان چه می گوید تا سخنان و عملکرد خود را با گفته های او منطبق کنیم زیرا بی گمان او هم به مانند هر انسان دیگری می تواند سخنی بگوید یا کاری انجام دهد که از دید من درست نباشد کما اینکه تا به اینجا نیز اینگونه بوده.
من شخصا نمی دانم که این سخنان شاهزاده از روی باور است یا برای بدست آوردن دل مشتی فسیل سیاسی است که دشمنانی خونین پدرش بودند و حتی با نام زیبای پهلوی مشکل دارند یا شاید هم از روی مشاوره های کاملا اشتباهی است که او از اشخاص بی صلاحیت می گیرد اما می دانم که این سخنان به دو دلیل تنها دشمنان او را شاد می کند.
نخست اینکه هر بار ایشان سخنانی از این دست می زنند تنها سبب بی اعتمادی میان هوادارانش می شود زیرا هواداران او به جان یکدیگر می افتند و مرتب خطاب به یکدیگر می گویند که شاهزاده فلان سخن را گفت ولی تو چیز دیگر می گویی پس تو هوادار شاهزاده نیستی و قصد تخریب داری و بذر بی اعتمادی که به خودی خود به دلیل فرستاده شدن مزدوران از سوی جمهوری اسلامی در میان همه طیف ها وجود دارد با این دست سخنان در میان هواداران و دوستداران شاهزاده به سرعت بارور می شود و دوم اینکه شاهزاده با این سخنان (به گمان من) تنها به امید آنکه دل فسیل های سیاسی و دشمنان خود را بدست آورد حداقل بخشی از هوادارانش را از خود می راند.
من اصولا با این فرهنگ اعلان برائت کردن میانه خوبی ندارم اما شاهزاده هر روز از شماری از هوادارانش اعلان برائت می کند. پرسش من این است که چرا شاهزاده هر روز هوادارانش را به زیر تازیانه می کشد اما حتی یک بار از موجود نان به نرخ روز خوری مانند شهریار آهی که هر روز سر در یک آخور دارد و مسئول دفتر ایشان بوده و به ایشان هم مشاوره می داده اعلان برائت نمی کند؟
این راهی که شاهزاده به هر دلیلی برگزیده و هر روز برای اثبات دموکرات بودن خود به مشتی فسیل سیاسی به بخشی از هوادارانش بد و بیراه می گوید و آنها را از خود می راند تنها دشمنانش را شاد می کند و هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت.
پادشاهیخواهان به واسطه وجود شاهزاده رضا پهلوی و سابقه آوردن مدرنیسم از سوی دو پادشاه درگذشته پهلوی بیشترین پتانسیل را برای همبستگی و به وجود آوردن یک آلترناتیو مدرن و ناسیونالیست در برابر این رژیم داشتند اما متاسفانه سخنان و عملکرد شاهزاده که می توانست این همبستگی را در میان این گروه به وجود آورد و مشکلات شخصی افراد با یکدیگر را پایان دهد تا به امروز تنها سبب چند دستگی میان این طیف شده است و با این راهی که شاهزاده برای بدست آوردن دل دشمنان خونی و ژنتیکی خود در پیش گرفته اند دور نخواهد بود روزی که شاهزاده از پادشاهی برای ایران دست بکشد و خود را یک شهروند عادی معرفی کند و هم مهمترین برگ خود را به عنوان نوه رضا شاه بزرگ و فرزند محمدرضا شاه فقید بسوزاند و هم آینده ایران را به نابودی بکشاند.
تا زمانیکه شاهزاده عمیقا درک نکند که یک شهروند عادی نیست و باید به جای آنکه خود را از پدر و پدربزرگش جدا کند به آنها افتخار کند و با هر ایران فروش و حتی تجزیه طلبی گفتگو نکند و هدفش این نباشد دل همه را بدست آورد یا به قول مانوک خدابخشیان گرامی به جای شاهزاده برای همه رضا جان باشد راه به جایی نخواهیم برد.

نمی دانم که آیا شاهزاده این نوشته را می خواند یا خیر اما به هر حال این چند خط را نوشتم چون گمان می کردم  ننوشتن و نگفتن این سخنان به عنوان یک جوان ایرانی یک خیانت است.

پیشاپیش یلدا را به همه ایرانیان میهن پرست خجسته باد می گویم و همینطور کریسمس و سال نوی میلادی را نیز به هم میهنان مسیحی و همه ایرانیانی که در هر جای دنیا این روزها را جشن می گیرند شاد باش می گویم.

پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی یکپارچه ، آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی

بیست و هشتم آذر 2571

۱۶ نظر:

  1. درود كاوه گرامي.
    اگر بخواهيم از ديد "هر ايراني يك راي" صحبت كنيم، بي شك شاهزاده هم يك راي داره و يك شهروند ايراني محسوب ميشه. اما شاهزاده به دليل نقشي كه داره يعني فرامسلكي و فراحزبي، به اين دليل كه ايشون از ديد هواداران پادشاهي نماد وحدت ملي هست، پس مانند بقيه نميتونه شهروندي عادي باشه. ايران آينده اي كه ما هواداران پادشاهي پارلماني مدنظر داريم، بايد براي همه ايرانيان باشه و همه احزاب بتونن فعاليت كنن. خب پس شاهزاده نميتونه طرف گروه و حزبي خاصي رو بگيره. اين نظر من بود.
    در مورد مصاحبه با شهرام همايون هم فكر كنم منظور شاهزاده كساني بوده كه توهين ميكنن و به اسم طرفداري از شاهزاده، جو موجود رو عليه شاهزاده متشنج ميكنن. بركسي پوشيده نيست كه بعضي ها ميتونن دشمن شاهزاده باشن و به اسم طرفداري از او، موجب بدنامي شاهزاده باشن. اين عجيب نيست. اين حرف كاملا منطقي و درست بوده از سوي شاهزاده.
    ما بايد مرز بندي كنيم ميان "هواداران راه شاهزاده رضا پهلوي" و طرفداران جريان "ناسيوناليسم ايراني" و يا به گفته شما، "ناسيوناليسم هويت مدار". كسي ميتونه جمهوري خواه باشه و هوادار شاهزاده باشه به اين عنوان كه شاهزاده به عنوان نقشي كه در دنيا ميتونه بازي كنه و چهره اي دموكراتيك هست، پشت شاهزاده باشه تا آزادي ايران. اما هواداران ناسيوناليسم ايراني، تنها براي حفظ هويت و تاريخشان، از شاهزاده به عنوان پادشاه ايران ياد ميكنن و نه به عنوان مريد او. معناي هوادار مشخصه. وقتي كسي هوادار شخصي هست، بايد افكار اون شخص هم قبول داشته باشه. طبيعتا شاهزاده راه خودش رو مشخص كرده. يعني آزادي ايران و رسيدن به صندوق راي و انتخاب آزادانه نوع حكومت.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بابک جان

      نخست از بخش پایانی کامنتت آغاز می کنم. تعریفی که شما از هوادار میگید اشتباهه و اون دقیقا تعریف مرید یا مقلده دوست عزیزم. مرید و مقلده که کرکره فکرشو میکشه و میگه هرچی مرشد یا مرجع تقلید میگه درسته و من هم همه کارهاشو قبول دارم و همیشه هم تحت هر شرایطی ازش دفاع میکنه. این فسیل های مصدقی رو ببین که قاب عکس میذارن رو میزشون یا پشت سرشون. اونها مرید هستن.
      هواداری داستانش متفاوته به ویژه هواداری از یک شخصیت سیاسی. دنیای سیاست دقیقا مصداق اون ضرب المثل معروفه که میگه هرکسی از ظن خود شد یار ما. هرکسی با توجه به ایده آلهایی که در ذهنشه یا اهدافی که داره هوادار یک شخصیت سیاسی میشه. لزومی نداره همه افکارشو قبول داشته باشه یا هر غلطی که اون شخص میکنه اعتراضی نکنه و به مانند غلام حلقه به گوش تنها منتظر باشه ببینه طرف چی میگه. این هواداریه.
      دوست عزیزم هر ایرانی یک رای و مقام فرامسلکی و فراحزبی و این دست مزخرفاتی که افرادی مانند اون یارو پیرزاده و اون خانم گلستان به شاهزاده میگن و اون هم همش تکرار میکنه برای روزی است که این رژیم سقوط کرده باشه. ما فعلا تو گام نخست با این لاس زدن های شاهزاده با هر ننه قمری تو پایین کشیدن این رژیم مشکل داریم. این سخنان زیبا امروز فعلا حتی به اندازه سر سوزنی ارزش ندارن.
      اینکه یک جمهوریخواه میتونه هوادار شاهزاده باشه در تئوری درسته ولی سی و چهار ساله دیدیم که در عمل یک حرف مفته و به جرات میگم بالای نود درصد هوادران شاهزاده هواداران پادشاهی هستن ولی شاهزاده به هیچ وجه برخورد خوبی با این اکثریت قاطع نداره و مدام به خودش اجازه میده به اونها بتازه برای اینکه دل اون اقلیت و مشتی فسیل سیاسی رو بدست بیاره.
      دوست عزیزم کدام شخص یا گروه تا به حال از توهین ها و جفتک پرانی های هوادارانش ناراحت شده و گفته اینا هوادار من نیستن. چرا شاهزاده باید مانند کودکان اول دبستانی و بچه های خوب کلاس هر کاری رو برای نخستین بار انجام بده تنها به امید اینکه مشتی فسیل سیاسی بفهمن آدم دموکراتیه؟ اونا نمیفهمن هیچگاه چون خودشونو به نفهمیدن اما این رفتار التماسگونه شاهزاده برای جذب اونها سبب تحقیر خودش و نهادی ملی است که بخواد یا نخواد تا زمانیکه نام زیبای پهلوی رو یدک میکشه نمایندشه.
      فکر میکنی اینکه یک یا چند هوادار شاهزاده برخورد بدی داشته باشن تاثیر منفی بیشتری داره یا اینکه شاهزاده بره تو نشست یک حزب تجزیه طلب یا اینکه رئیس دفترش یک روز سر در آخور اصلاحاتچی ها داشته باشه و یک روز با عربهای همسایه ایران و روز دیگه با تجزیه طلب ها؟
      دوست عزیزم شما هم مانند شاهزاده یک اشتباه بزرگ می کنید و اون اینه که فکر می کنید برای مبارزه با این رژیم و رسیدن به دموکراسی امروز هم باید دموکراتیک رفتار کرد. نه دوست عزیزم دموکراسی برای زمانی است که یک کشور داشته باشیم. امروز تنها هدف پایین کشیدن این رژیمه و شاهزاده بجای مشاوره گرفتن از چهارتا آدمیکه دست چپ و راستشونو از هم تشخیص نمیدن باید از کسانی مشاوره بگیره که راه هایی برای پایین کشیدن این رژیم داشته باشن. با شمع روشن کردن و خاله بازی رژیم سقوط نمیکنه دوست من.

      حذف
  2. حکایت شاهزاده واین مردم،حکایت ملا و خرش و پسرش هست! مهم نیست چه روشی رو در پیش بگیرد... این فسیلهای سنگ شده در 28 مـرداد باز ساز مخالف خـودشان را خـواهند زند... و البته که من مرده و شما جـوانترها زنده که اینها خلق شده اند تا با هـیچکس حتی خودشان به تـوافق نــرسند... هرچه زودتر ایران دوستان به این باور برسـند و زودتر قید جلب رضایت اینهارو که خودبخود نسلشان در حال انقراض هست بـزنـند به نفع کشـور خـواهد بـود

    این نوشته در فیس بوک پخش شد
    پاینده بمانی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ترنم جان عملکرد شاهزاده خیلی ارتباطی به مردم نداره. مردم نگفتن که شاهزاده بره دل یک مشت بزغاله و فسیل سیاسی رو بدست بیاره. مردم تو دلشون به باعث و بانی و کسانیکه این بدبختی رو واسشون آوردن فحش میدن و نفرین میکنن (بگذریم از اینکه بدون حماقت خود مردم در هیچ جای دنیا هیچ حکومت کثیفی به قدرت نمیرسه).
      شاهزاده داره میره به سمتی که هم مرگ سیاسی خودش و هم آینده تاریک برای ایران داره و خودش هم مسئولشه متاسفانه.
      اصلا گاهی باورم نمیشه که این فرد نوه رضا شاه بزرگ و فرزند محمدرضا شاهه. محمدرضا شاه در بدترین دورانش هم انقدر خودش رو تحقیر نمی کرد.

      پاینده ایران و ایرانی

      حذف
    2. ضـمن تایید فرمایشات شما "این مردم" که نوشته بودم، بر میگشت به فسیلهای سیاسی... نه مردم عادی ;)

      حذف
    3. با درود.کاوه جان سخنان بی‌ پرده و بی‌ ریایی گفتید و آنچنان گفتید که انگار سخن از دل‌ ما میگوید .کاوه جان شاهزاده رضا پهلوی شخص دمکراتی است و این را همگان می‌دانند ولی‌ متاسفانه شاهزاده رضا پهلوی از مسائل داخل ایران و افکار ایرانیان داخل به دور هستند و مشاوران ایشان هم اشتباه به ایشان مشاوره میدهند ایشان باید بدانند که روح مشروطه طلبی در جامعه ایرانیان موج میزند و جوانان ایرانی‌ دنباله روی میهن پرستان گذشته هستند و بی‌ شک آینده ایران‌زمین از آن این جوانان میهن پرست می‌باشد نه مشتی جمهوری خواه تجزیه طلب و ملی‌ مذهبی‌ بی‌خرد که حتی نامی‌ که بر روی خود گذشته اند پر از ایراد و مشکل است .شاید شاهزاده رضا پهلوی فکر میکنند که جامعه خواهان جمهوری است و ایشان هم باید به این سمت و سوی بروند اما اینطور نیست (حداقل چیزی که من دیدم در جامعه و ساعتها بحث و گفتگو با دوستان داشته ام) با اطمینان می‌توان گفت که ایرانیان به درستی‌ می‌دانند که مشروطه چیست و چه طور در این ۱۰۰سال گذشته برای رسیدن به آرمان‌های آن مبارزه کرده‌اند هنوز وقتی‌ اسم مشروطه آورده میشود عوام میگویند که هنوز نشده است که به مشروطه واقعی‌ برسیم کاش میشد (این سخن را به شخصه بارها شنیده‌ام نه از تحصیل کردگان بلکه از همین افراد عادی جامعه).به نظر من شاهزاده بهتر است تکلیف خود را با خود معلوم کند اگر دوست دارند فردی عادی در جامعه ایرانیان باشند چه ایرادی دارد ؟ صحنه را خالی‌ کنند و مسئولیت‌ها را به شهبانو فرح بسپارند ایشان زنی‌ بسیار باهوش و دلسوز ایران زمین هستند و چه زیباست اگر در مشروطه ما ملکه داشته باشیم به صورت سنبلیک.

      حذف
    4. با درود .ترّنم جان این جریان ۲۸مرداد هم شده برای برخی‌ نان دانی‌ و بهره سیاسی از آن گرفتن .این جریان در حوزه تاریخ است نه سیاست و بهره گیری از آن در سیاست کار اشتباهی‌ است و مسلما هر کسی‌ از آن بهره سیاسی بگیرد ریگی در کفش دارد و باید به آن فرد شک کنیم .

      حذف
    5. بورزوم عزیزم زمانیکه پای میهن در میان باشه دیگه هیچ شخصی برای من مهم نیست. هرکی میخواد باشه. کج بره میگم کج رفت. برای همین هم دوستان زمان دانشگاه من چه اونهایی که از اعضای جبهه ملی هستن چه اونهایی که عضو حزب پان ایرانیست و همینطور جریانهای هوادار پادشاهی هستن هیچکدام در عین دوستی میانه خوبی با دیدگاه های من ندارن چون من بر خلاف اونها اشخاص زنده و مرده برام حکم مرشد و مرجع تقلید ندارن و قاب عکسشون رو هم (حتی قاب عکس یکی از 5 ایرانی بزرگ تاریخ رضا شاه بزرگ) هیچگاه پشت سرم یا روی میزم نذاشتم و نمیذارم.
      باور من اینه که هرچی میخواهیم باید برای ایران باشه. اگر میگیم فلان سیستم حکومتی با فلان محتوا زمانی ارزشمنده که برای اعتلای میهن اون رو بخواهیم نه برای اینکه خودمون دوستش داریم یا حتی اگر میگیم دموکراسی دلیلش اینه که برای میهن مفید میدونیمش. این یک بخش بزرگ از همون ناسیونالیسم هویت محوره که ازش سخن میگم. چیزی که بهترین الگوی اون که به ایران شباهت داره در ژاپن پیاده شده.
      کاملا درست میگی بورزوم جان. هنوز زمانیکه نام مشروطه میاد بسیاری از خود بیخود میشن و بر خلاف اون تبلیغاتی که فسیل های سیاسی میکنن مشروطه حداقل میتونم بگم در ایران هوادار داره (حالا کم یا زیاد رو نمیتونه هیچکس بگه).
      من خودم هم خیلی دوست دارم که شهبانو فرح بیشتر حضور داشته باشن ولی تا زمانیکه شاهزاده اینگونه مردد عمل میکنن نمیشه از یک مادر انتظار داشت که فرزند خودش رو از میدان به در کنه.
      درباره 28 امرداد هم متاسفانه مشتی از فسیل های سیاسی هویتشون از این ماجرای سیاسی است و از یک واقعه تاریخی (اون هم در تاریخ معاصر و نه در تاریخ باستان که عنصر هویت ملی در آن پر رنگ باشه) به عنوان یک ابزار سیاسی سود می برند. هر سال بی بی سی و صدای آمریکا هم با آگاهی از این شکافی که در میان ایرانیان این موضوع وجود داره دو تن از تندروترین افراد هر گروه رو دعوت میکنن و به جون همدیگه میندازن و اونها هم بحث علمی و تاریخی نمیکنن با همدیگه و تنها بحث سیاسی میکنن.
      بحث درباره هر رویداد تاریخی به ویژه در تاریخ معاصر پر پیچ و خم ایران هیچ مشکلی نداره و بسیار هم خوبه اما به شرطی که طرفین بحث یک بحث علمی و به دور از حب و بغض شخصی باهم بکنن و دانش آکادمیک لازم رو داشته باشن نه اینکه فقط نوشته های دیگران رو خونده باشن یا بازنویسی کرده باشن.

      پیروز باشی. پاینده ایران و ایرانی

      حذف
  3. من مريد كسي نيستم. به هيچ وجه. من راهم رو بر اساس افكار يك شخص و همچنين بر اين اساس كه شاهزاده فرزند شاهنشاه ايران است، انتخاب كردم. چون خاندان پهلوي بودن كه به تاريخ پادشاهان ايران پس از اسلام اعتباري بخشيدن وگرنه اگر خاندان پهلوي نبودن، بي شك نظام پادشاهي اعتباري نداشت كه بخواهيم به آن افتخار كنيم.
    بنده هم ايراداتي به شاهزاده دارم. به طور مثال بارها گفتم كه شاهزاده و اطرافيان او، يك راه عملي براي مبارزه با جمهوري اسلامي رو ندارن و حداقل بيان نكردن در اين سالها. البته مقصر مردم هم هستن چرا كه آنها كاملا بي تفاوتي خودشون رو نسبت به سرنوشت كشورشون نشان دادن در اين سالها. منم معتقد به چيزي به نام اتحاد نيستم و كاملا اينو مسخره ميدونم چراكه اصولا نيازي به اتحاد با كساني كه پشتوانه مردمي ندارن و احساس مسئوليت نميكنن در برابر تاريخ و فرهنگ ايران نيست. اصلا كسي به اين فسيل هاي 57 اعتقادي نداره تو مملكت و كاملا ناشناخته هستند. در ضمن كسي كه به فكر نجات كشور هست، بي شك بدون گفتن مياد به سمت ديگر ميهن پرستان. هدف من از اين حرفها اين بود كه فكر نكني ما هم مريد كسي هستيم. اينجاست كه فكر كنم شما اشتباه كرديد و خوبه كه به بقيه هم حقي بديد.
    با تشكر.
    بابك

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بابک جان دوست عزیز من گاهی لحن نوشته هام تنده ولی مشکل شخصی نه با شما نه هیچ دوست دیگری ندارم. داریم باهم تبادل نظر می کنیم و منم نگفتم هرچی من میگم درسته و بقیه حق حرف زدن ندارن دوست عزیزم. هرکسی دیدگاه خودشو داره و بیان میکنه.
      من بحث شخصی با شما ندارم دوست خوبم.
      امیدوارم دلخور هم نشید.

      پاینده باشید

      حذف
    2. با درود.بابک جان میتوانید برای من بگویید که مردم دیگر باید چه کار کنند ؟؟ چه مقدار تلفات در راه آزادی تا کنون داده ایم؟؟ گویا شما تظاهرات مردمی ۸۸ را فراموش کردید؟؟ همین مردمی که میگوید بی‌ تفاوت هستند در خیابان آمدند و این همه کشته و زخمی دادند و عده‌ای هم آواره در این کشور و آن کشور شدند و عده‌ای هم سر از زندان‌ها در آوردند .گویا شما اینها را فراموش کردید !! اپوزوسیون که در سال ۸۸ غافل گیر شد و هیچ برنامه‌ای نداشت بعد از این بود که به فکر تشکیل شورای ملی‌ افتادند که آن هم معلوم نیست چه مقدار تأثیر گذار باشد .آن موقع که مردم در خیابان فریاد میزدند حکومت اسلامی نخواهیم نخواهیم ! این به چه معنا بوده است دیگر از این واضح تر شعاری نیست .دوست گرامی‌ آن زمان که احتیاج به رهبری داشتیم هیچ کس پا پیش نگذاشت و همگان مغلطه کردند که این جنبش به رهبری نیاز ندارد !! مگر حرکتی‌ بدون رهبری میشود؟؟ بهتر است کمی‌ انصاف داشته باشید و کمی‌ هم به مسائل بیطرفانه نگاه کنید .دوست گرامی‌ ایرانیان خارج از کشور با این همه سرمایه و ثروت حتی ۱پنی حاضر نشدند در سال ۸۸خرج کنند تا کارگران دست به اعتصاب بزنند و ... بی‌خود نیست یک ژنرال آمریکای گفته بوده است که حکومت آخوند‌ها سقوط کرده است اما کسی‌ از ایرانیان نیست که مقداری پول خرج کند و کار را یک سره کند و ایرانیان را به دموکراسی برساند.اگر نیک‌ بنگریم میبینیم که حکومت آخوند‌ها سال است که سقوط کرده است اما کسی‌ نیست رهبری نیست که مردم را به سمت و سوی درست رهنمود کند تا کار یک سره بشود هر کسی‌ ساز خود را میزند یکی‌ می‌خواهد اسلامی نو بیاورد و دیگری می‌خواهد حکومت فدرال داشته باشد و دیگری می‌خواهد تجزیه کند انگار همگان ایران را فراموش کرده اند، انگار همگان فراموش کرده اند که فرزندان چه کسانی‌ هستند ، انگار همگان فراموش کرده اند که چه بزرگواری‌های در زیر همین نام ایران‌زمین دارند .بابک گرامی‌ چه گونه است که اگر کسی‌ حقیقتی را از سر دلسوزی و میهن پرستی‌ میگوید ما شروع به ایراد گرفتن و کوبیدن آن شخص می‌کنیم و اصلا طاقت نظر مخالف را نداریم. پاینده و پیروز باشید

      حذف
  4. من زیر یکی دیگه از نوشته هاتون گفتم که خیلی امیدی به این شاهزادمون ندارم.
    این فرد بیشتر درد وجاهت خودش رو داره و میخواد تو دل همه جا داشته باشه ولی با این چیزا نمیشه برای وطن کاری کرد.
    برای وطن باید هدف و نقشه راه مشخص داشت.
    اینم بگم که این مخصوص این فرد هم نیست. همه یک آشغالن و فکر اعتبار و ایدئولوژی خودشونن و ایران سر سوزنی ارزش نداره واسشون و من هم دور نمی بینم زمانی رو که ایران به چند پاره تقسیم بشه و ما فقط تماشاگر باشیم.

    پاسخحذف
  5. بهزاد
    نظر شما مغایر با اصول دموکراسی هست .. خیلی از ساکنان سرزمین ایران برای سلطنت و تاریخ گرایی و یا نظرات مرتجعانه از این دست تره هم خورد نمیکنن .. اگر روزی شاهزاده رضا به عنوان شاه ایران و یا رئیس جمهور قدرت رو به دست بگیرن اگر به اصول دموکراسی مقید نباشن مطمئن باشین هیچ جایگاهی در آینده ایران نخواهند داشت .. اصول شهروندی در دنیای مدرن رو بیاموزیم .. حقوق بشر و اقوام و ادیان و.. اقلیتها رو محترم بشمریم .. به آزادی بیان و الف بای گفتگوی صحیح و ارتباط در شکل گیری اجتماع پویا متعهد باشیم .. . در آینده ایران همه حق دارن .. هیچ آریایی یا ترکی وجود نداره که حق بیشتری از مهاجران افریقایی افغانی اروپایی چینی که بخوان وارد ایران بشن داشته باشه یا بیشتر از عربها و بلوچها گیلکی ها و کردها و ... حق داشته باشه .. وقتی برای همه ساکنان این سرزمین حق قایل بشیم خود به خود این مواضع پرخاشگرایانه رو مطرح نمیکنیم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. 1- من اینجا نمینویسم که به کسی درس دموکراسی بدم یا دموکرات بودن خودمو نشون بدم. تا زمانیکه این اسلامی ها و مزدورانشون بر سر قدرت هستن همه اصول و فروع دموکراسی حکم پشمک هم ندارن هم میهن. تازه در حالی که خیلیها در دنیا برنامه هایی برای جدا کردن بخشهایی از خاک ایران رو دارن و مزدوران داخلیشون هم فعال هستن این رویاهای دموکراتیک ارزشی ندارن چون بدون حفظ وجب به وجب این آب و خاک دموکراسی هم ارزشی نداره پس ایران تحت هر شرایطی باید ایران بمونه. امیدوارم این مفاهیم براتون معنا داشته باشه.

      2- اخلاق حکم میکنه که شما سخن خودت رو زیر عنوان سخن و خواست مردم قالب نکنی و شجاعتشو داشته باشی خودت به تنهایی از سخن خودت دفاع کنی و پوپولیست وار پشت نام مردم خودتو قایم نکنی. مگر مردم جایی رای دادن یا به کسی نمایندگی دادن که من خبر ندارم و شما اینگونه با بی اخلاقی از سوی مردم سخن میگی؟

      3- سخن شما درباره آریایی و ترک و کرد و بلوچ و.. و اقوام و ادیان کاملا بی ربطه چون من چیزی از نژاد و زبان و دین نگفتم در این نوشته. من از ایران و ایرانی نوشتم. همین.

      4- اگر سخن گفتن از ایران و ایرانی و هویت ملی و ناسیونالیسم برای شما متحجرانست پس مشخصه که شما مدرنیسم رو هم تنها در حد یک نام و احتمالا چند خط ازش میدونی چون اگر آگاه بودید در این زمینه از تاثیری که جریان ناسیونالیسم در کشورهای مختلف برای پیشبرد مدرنیته داشته با خبر بودید و اینگونه نمی نوشتید.

      حذف
  6. درود كاوه جان.
    اميدوارم كه خوب باشي كه بي شك همينجوره.
    فقط ميخواستم حالت رو بپرسم.
    خيلي وقته سكوت كردي. منتظر مطلب جديدت هستيم.
    پاينده باشي دوست من.

    بابك

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بابک جان

      سپاسگزارم که جویای احوال من هستی.
      خوبم تنها کمی این روزها بیش از پیش سرم شلوغه و فرصت ندارم برای نوشتن اما به زودی سرم خلوت تر میشه و زمان بیشتری میتونم بذارم برای نوشتن.

      پیروز باشی. پاینده ایران و ایرانی

      حذف

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران