۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

ملی شدن نفت - افسانه یا واقعیت؟


در فرهنگ جوامع شرقی افسانه ها و اسطوره ها جایگاه ویژه ای دارند و بسیار هم زیبا هستند. این افسانه ها گاهی نقششان در فرم دهی به فرهنگ جوامعی مانند ایران حتی بیش از وقایع مستند تاریخی است و جزو زیبایی های این فرهنگ ها از جمله فرهنگ ایران به حساب می آیند اما این افسانه سازی ها در کنار همه زیبایی ها و تاثیرات خوب یک گرفتاری نیز به وجود می آورند و آن هم آمیخته شدن آنها با تاریخ است که سبب می شود تاریخ آنگونه که باید دیده و خوانده نشود و شخصیت های تاریخی سپید و سیاه شوند و وقایع تاریخی نیز با همان افسانه سازی ها پیوند بخورد و شخصیت های تاریخی به جای آنکه افرادی خاکستری با نقاط سپید و سیاه باشند تبدیل به دیو و فرشته شوند.
وجود فرهنگ افسانه سازی و اسطوره سازی به خودی خود برای تاریخ زیان بار است ولی از آن بدتر این است که این افسانه سازی در تاریخ معاصر یک کشور باشد.
در بیست و نهمین روز از اسفند ماه هر سال بسیاری از ایرانیان روزی را به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت گرامی می دارند و پیرامون آن افسانه ها می گویند و تازه بر سر اینکه نقش فلانی بیشتر بود یا نقش دیگری با یکدیگر بحث می کنند.
آیا یک بار از خود پرسیده ایم که ملی شدن یک صنعت چه معنایی دارد؟ آیا تنها با تصویب یک لایجه در پارلمان و بستن شیر نفت و بیرون کردن بیگانگان نفت ملی می شود؟
حقیقتی که باید گفته شود این است که نفت هیچگاه ملی نشد بلکه تنها یک لایحه در پارلمان تصویب شد و بیگانگان بیرون رانده شدند و دولت ایران هم در دادگاه لاهه پیروز شد. اینها برای ملی شدن صنعتی مانند نفت لازم بود اما کافی نبود. ملی شدن نفت دانش و تکنولوژی مورد نیاز این صنعت را نیز به همراه نفوذ سیاسی جهت فروش این کالای گرانبها نیاز داشت تا پایه ای ترین نشانه یک صنعت ملی یعنی داشتن درآمد از این صنعت را داشته باشیم نه اینکه نفوذ سیاسی انگلیس سبب شود تا هیچ یک از متحدان بیشمارش به خود اجازه خرید نفت از ایران را ندهند و اقتصاد کشور به وضعی فاجعه بار تبدیل گردد.
واقعیتی که امروز پس از گذشت بیش از شش دهه از آن روزها بر بسیاری آشکار است (حتی اگر بر زبان نیاورند) این است که کشور ایران در آن زمان از هیچ بعدی توانایی ملی کردن صنعت نفت را نداشت و از آن سو با رد پیشنهادهای انگلیس و آمریکا و بانک جهانی بهترین فرصت را برای یک گام بسیار بلند در افزایش حقوق خود در صنعت نفت  از دست داد.
یک سیاستمدار واقعی که واقعیات دنیای سیاست را می شناخت از تصویب آن لایحه در پارلمان و همینطور رای دادگاه لاهه برای چانه زنی سیاسی بهترین استفاده ممکن را می کرد. البته در این میان فضای به شدت قطبی جامعه نیز تاثیر زیادی داشت.

پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی. به امید ایرانی آباد و آزاد و به امید آگاهی ایرانی

7 فروردین 2571

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران