بی گمان خبر سنگسار شدن دختر مسلمان زاده ای را که در اوکراین در یک مسابقه زیبایی شرکت کرده شنیده اید.
هر کسی که هنوز انسانیت در وجودش مانده باشد برای این توحش آشکار و هزاران توحش از این بدتر که ادیان به طور عام و ادیان ابراهیمی به طور خاص برای بشریت آورده اند اشک می ریزد.
علاوه بر این سه دین این ویژگی را دو مکتب فکری و ایدئولوژی دیگر در قرن گذشته هم دیدیم. نخست کمونیسم بود که در کشورهایی مانند روسیه و چین و کوبا پیاده شد و جنایاتی با توحش تمام از سوی ایدئولوژی زدگان کمونیست انجام شد و هنوز هم ادامه دارد و دیگری نازیسم در آلمان بود که توانسته بود از انسانها موجودات وحشی و درنده بسازد.
اما به راستی چرا و چگونه برخی مکتب های فکری و ایدئولوژی از انسانها جنایتکارانی درنده خو می سازند؟
پاسخ مشخص است. پیروان این ادیان و ایدئولوژی ها در دوران نخستین شکل گیریشان یا برای منافع شخصی و یا از روی نا آگاهی و در عین حال اعتقاد پیرو آنها می شدند اما پس از آن و به ویژه در چند قرن اخیر که دانش انسان روز به روز در حال گسترش است کلید بقای این ادیان و ایدئولوژی ها در یک چیز است و آن چیزی نیست جز شستشوی مغزی.
این شستشوی مغزی گاه با همراهی و همکاری خانواده و از روز نخست به دنیا آمدن انسان در یک خانواده مسلمان یا مسیحی یا یهودی یا پیرو هر دین و مکتب دیگر انجام می شود و گاه با تلاش و سرمایه گزاری های بی مانند حکومت ایدئولوژیک حاکم بر جامعه.
این شستشوی مغزی تلاشش ایجاد یک چیز در ذهن و اندیشه فرد است و آن چیزی نیست جز ایمان که بزرگترین پایه تعصب را شکل می دهد و انسان مومن دیگر خرد و اندیشه خود را در واقع تعطیل کرده است.
اگر چیزی یا کسی با ایدئولوژی که او آموخته مطابقت نداشته باشد باید کمر به نابودی آن بست.
به همین دلیل است که نخستین جایی که باید دست دین فروشان یا به قول دکتر اسماعیل نوری علا دینکاران و انسانهای ایدئولوگ از آن کوتاه شود و اساسا قطع شود نهاد آموزش و پرورش است زیرا این نهاد گلو گاه شستشوی مغزی این ادیان و ایدئولوژی هاست.
در همین ماجرای وحشیانه سنگسار این دختر زیبا در اوکراین افرادی چون کاری که این دختر می کرد و ظاهری که این دختر مسلمان زاده داشت یا ایدئولوژی که مغزشان با آن شستشو داده شده بود هماهنگی و همخوانی داشت او را شایسته این برخورد وحشیانه دیدند.
این ویژه مسلمانان هم نیست. کلیسای کثیف کاتولیک انسانها را به جرم اعمالی که بر خلاف کتاب مقدس انجام می دادند زنده زنده در آتش می سوزاند یا کاهنان یهود هم جنایات بسیاری کردند یا حتی موبدان زرتشتی در سرزمین خودمان در دوران پیش از اسلام.
در قرن گذشته هم مثلا کمونیست ها هرجا به قدرت رسیدند چون مالکیت خصوصی جرم بود اموال شخصی انسانها را که شاید سالها برای بدست آوردنشان کار کرده بودند و عرق ریخته بودند به زور تصاحب می کردند و اگر کسی هم مخالفتی می کرد به سادگی هرچه تمامتر او را می کشتند یا نازی ها میلیون ها انسان را به جرم اینکه آنها از نژاد پست (بر طبق نظر نازیها) بودند قتل عام می کردند.
در همگی این موارد سربازان یا افراد عادی جامعه که در این جنایات دست داشتند یا آنها را انجام دادند بیش از همه برای یک چیز بوده و آن شستشوی مغزی بوده که روی آنها انجام شده.
مهمترین نتیجه ای که می خواهم از این نوشته بگیرم این است که:
نخستین جایی که در هر سرزمین مدرن باید دست دین و ایدئولوژی از آن قطع شود نهاد آموزش کشور است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :
1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.
پیروز باشید. پاینده ایران