۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه

رابطه اسلام و آخوند


بی گمان تا به امروز جملاتی از این دست را شنیده اید:

((آخوندها اسلام را خوب اجرا نمی کنند و اسلام حقیقی اینگونه نیست)).
یا
((من اسلام را از خانواده ام آموختم نه از آخوندها)).
یا
((اسلام به ذات خود ندارد عیبی)).

از این دست جملات بسیار است و مجال اشاره کردن به همه آنها نیست.

زمانیکه قرآن را به زبانی که می فهمیم می خوانیم و عملکرد آخوندها را هم می سنجیم می بینیم که پستی هایی که انجام می شود چیزی خلاف قرآن نیست. از دزدی و غارت تا کشتن و گردن زدن کافران و تا شلاق زدن و تجاوز به زنان به عنوان اسیر جنگی و برده داری و کنیز داری و قطع دست و پا و هر کار پست و وحشیانه دیگر همه و همه در متن قرآن هستند و آخوندها کاری خلاف قرآن و سنت محمدی انجام نمی دهند و عملکردشان از دید اسلامی (نه انسانی) درست است.

کسانی که خیلی به مسلمان بودن خود می نازند و از سویی از آخوندها دل خوشی ندارند یک چیز را همیشه فراموش می کنند. اسلام و اساسا هر دین و مکتب فکری وجود داشتن و ماندگاری خود را مدیون آخوندها و مبلغان آن است. اگر آخوندها نمی بودند اساسا اسلام قرنها پیش از بین می رفت. آخوندها بودند که زندگیشان را روی تبلیغ اسلام گذاشتند و از این راه تا همین امروز زندگی خود را می گذرانند. آخوندها بودند که هر کسی اندکی می خواست چیزی خلاف اسلام بگوید علیه او فتوا می دانند و خونش را حلال می کردند تا دیگر کسی جرات نکند بر علیه اسلام چیزی بگوید.
پس رابطه اسلام و آخوند یک رابطه کاملا دو طرفه و دیالیکتیک است یعنی از سویی آخوندها با استفاده از اسلام و در واقع اسلام فروشی کار و کاسبی می کنند و از سوی دیگر اسلام به دلیل وجود آخوندها ماندگار می ماند.

همه مومنین بدون استثنا با واسطه یا بی واسطه دین خود را از آخوند یاد گرفته اند.
یا پای منبر آخوند نشسته اند یا نوشته های آخوندها را خوانده اند یا دینشان را از خانواده خود گرفته اند (در واقع به ارث برده اند) و اعضای خانواده هم به مانند خود فرد با واسطه یا بی واسطه دینشان را از یک آخوند آموخته اند و این دور تسلسل ادامه پیدا می کند مگر اینکه فرد در جایی تلنگری بخورد و تلاش کند خود را از این دور تسلسل بیرون بکشد و زمانیکه شمار چنین افرادی در جامعه بیشتر شود دوره به دوره و نسل به نسل قدرت آن دور تسلسل کمتر و کمتر می شود.
اما این پاراگراف نیاز به یک توضیح اضافه دارد. ما ایرانیان در دوران معاصر علاوه بر آخوندهایی که از روی پوشش قابل تشخیص بودند و هستند شاهد به وجود آمدن آخوندهایی بودیم که از روی لباس قابل تشخیص نبودند و نیستند. آخوندهایی که ریش نداشتند و کت و شلوار می پوشیدند و می پوشند و برخی هم فکل کراواتی بودند و هستند ولی هدفشان با آخوندهای عمامه به سر یکی بوده و آن هم نگهداری از اسلام بود و در واقع آن تفکر عقب مانده اسلامی در سخنان و نوشته های اینها هم کاملا موج می زند. این تلاش از سوی این طیف از آخوندها همچنان ادامه دارد و همچنان ماله کشی زشتی های اسلام با قدرت هر چه تمامتر انجام می شود و در این میان برخی از این آخوندهای کت و شلواری از عنصر ملی گرایی و ناسیونالیسم هم تلاش می کنند سوء استفاده کنند و خود را ملی منقلی (مذهبی) معرفی می کنند.

با همه این تلاشهایی که از سوی آخوندهای عمامه ای و کت و شلواری می شوند آنها دیگر نمی توانند این دور تسلسل را با همان قدرت پیشین ادامه دهند و روز به روز از قدرت آن دور تسلسل کاسته می شود و این به دلیل یک عنصر بسیار مهم است و آن وجود تکنولوژی است. ماهواره و اینترنت مهمترین و کاربردی ترین بخشهای این تکنولوژی در سرزمین ما هستند. در دنیای واقعی هنوز هم به مانند 1400 سال گذشته سرکوب غیر مسلمانان وجود دارد و حکم ارتداد و حکمهای احمقانه دیگر صادر می شود ولی در دنیای مجازی اینگونه نیست و زیر پوست جامعه روشنگری در جریان است.

در عصر تکنولوژی زمان متحد روشنگری است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پیش از کامنت گذاشتن به نکات زیر توجه کنید :

1 - برای خود یک نام برگزینید و به گونه ناشناس کامنت نگذارید.
2 - داوری شما درباره من برای من ارزشی ندارد. پس آن را پیش خود نگه دارید.
3 - دشنام و اتهام بی سند به من و سایر نظر دهندگان ممنوع است.
4 - کامنت زیر هر پست باید در ارتباط با موضوع آن پست باشد.
در صورت رعایت نکردن هر یک از نکات بالا کامنت شما حذف خواهد شد.

پیروز باشید. پاینده ایران